آوید نیوز: بیتردید این شبکهها مانند هر رسانهی دیگری در ایجاد ذهنیتهای جدید و تغییر روابط درون خانوادگی نقش داشتهاند و با زبان فارسی و از طریق بازیگران ترک و آمریکای جنوبی و در نماهایی با کیفیت بالای بصری، مسائلی را مطرح کردهاند که بسیاری از آنها تابوی خانوادهها بوده و حداقل به صورت جمعی در معرض دید کوچک و بزرگ خانواده قرار نمیگرفتهاند.
قبل از ورود به بحث تاثیر یا عدم تاثیر برنامههای ماهوارهای خصوصا شبکههای فارسیزبان بر بنیان خانوادهها و مسائلی نظیر طلاق، باید به خودمان یادآوری کنیم که اولا پشتوانهی اجتماعی و فرهنگی ما، تمدنی ریشهدار بوده که با ورود اسلام به ایران، قاعدتا بر غنای آن افزوده شده و ما میراثدار آن هستیم.
در حقیقت جامعهی ما جامعهای بیبنیان و بیریشه نیست که قرار باشد به ازای ورود هر پدیدهی ارتباطی نوینی، بر خود بلرزیم و این موضوع که قرار است ریشههای فرهنگی و اجتماعی ما با این پدیدهها زده شود؛ باعث مرگ فکری ما از ترس شود. بنابراین تاثیر این پدیدههای نوین رسانهای و ارتباطی قرار است در جایی بررسی شود که میراثدار یکی از غنیترین پایههای تمدنی، فرهنگی و دینی در جهان است. ثانیا متاسفانه تاکنون تحقیقی جامع و کامل و بر اساس مبانی علمی پیرامون تاثیر ماهواره و سریالهای دوبله فارسیاش بر پدیدهای مانند طلاق در استان و شهری مانند کرمان صورت نگرفته است و اساس بسیاری از حرفهای مطرح شده، تحلیلهایی است که به صورت ذهنی و عینی در بین صاحبنظران و حتی عوام شکل گرفته و به صورت نظرات موافق و مخالف در سطح جامعه مطرح میشود.
باید عنوان شود که طی سالهای اخیر متهمان زیادی برای افزایش آمار طلاق و به نوعی از هم پاشیدن کانون خانوادهها مطرح شده است که در یکی دو سال اخیر با کمرنگتر شدن میزان تقصیر شبکههای اجتماعی اینترنتی، پای سریالهای دوبله و پخش شده از شبکههایی نظیر جم و فارسی وان و برنامههای شبکهی من و تو، بیش از هر عامل دیگری به میان آمده است.
در تاثیر چنین برنامهها و سریالهایی بر رفتار عمومی خانوادههای ایرانی، شکی وجود ندارد؛ چه اینکه اصولا انسان، موجودی است تاثیر و تربیتپذیر و عواملی مانند تولیدات و محتوای رسانهها بر شخصیت و رفتار وی تاثیر میگذارند. مثلا از همان زمانی که رادیو به خانهها آمده تا زمانی که تلویزیون و رسانههای مکتوب به صورت انبوه پایشان به محافل خانوادگی باز شده و بعد ویدیو و اینترنت و ماهواره و موبایلهای هوشمند، هرکدام تاثیری بر آدمهایی که از این وسایل استفاده کردهاند؛ گذاشتهاند و شخصیت عمومی جامعه نیز تحت تاثیر این وسایل بوده است.
حالا سوال این است که آیا با پیشرفت تکنولوژی و خلق نیازهای جدید برای آدمها، گریزی از این وسایل و رسانهها بوده است؟ آیا امکان محدودسازی فیزیکی این پدیدههای تکنولوژیک نبوده است؟ مگر استفاده از وسایل دریافت شبکههای ماهوارهای در کشور ما جرمانگاری نشده است؟ و مگر فیلترینگ سایتهای غیراخلاقی و مورددار در کشور اعمال نمیشود و مگر رسانههای رسمی کشور به دفعات خطر شبکههای فارسیزبان را برای مخاطبانشان تشریح نمیکنند؟
موضوع اساسی این است که با وجود همهی اینها باز هم به سمت این رسانهها و شبکهها تمایل وجود دارد و خیلی از خانوادهها و شهروندان، مشتری این رسانهها و شبکهها هستند. از سوی دیگر افزایش آمار طلاق در کشور و استان کرمان نیز نسبت به سالهای گذشته رشد قابل توجهی داشته است که در این مورد هشدارهای زیادی از سوی مسئولان قضایی کشور داده شده است. به طوریکه بیشترین پروندههای ورودی به سیستم قضایی در استان کرمان، پروندههای دعاوی خانوادگی و طلاق است.
قاعدتا در این شرایط، متهمانی برای این آمار بالا وجود دارند که یکی از آنها شبکههای فارسیزبان ماهوارهای هستند. هر چه در این زمینه بخواهیم تسامح و تساهل داشته باشیم؛ بیتردید این شبکهها مانند هر رسانهی دیگری در ایجاد ذهنیتهای جدید و تغییر روابط درون خانوادگی نقش داشتهاند و با زبان فارسی و از طریق بازیگران ترک و آمریکای جنوبی و در نماهایی با کیفیت بالای بصری، مسائلی را مطرح کردهاند که بسیاری از آنها تابوی خانوادهها بوده و حداقل به صورت جمعی در معرض دید کوچک و بزرگ خانواده قرار نمیگرفتهاند. عشقهای نامتعارف و خیانتهای توجیه شده به هر حال در اکثر این سریالها وجود دارد و بنا به اینکه رسانهها به طور اعم شکلدهندهی ذهن افکار عمومی هستند؛ این سریالها به طور اخص حداقل ذهن بخشی از بینندگانشان را درگیر کرده و تحت تاثیر قرار میدهند. این شبکهها مسائلی را مطرح کرده و در ساعات مختلف شبانهروز در معرض دید کوچک و بزرگ قرار میدهند که در سالهای قبل حتی نمیشد به آنها فکر کرد…!
در واقع این موضوع که بنا به خواص متقابل انسانی و رسانهای، تاثیری که از این برنامهها پذیرفته میشود؛ قابل انکار نیست چه اینکه ماجرای این سریالها نقل محفل بسیاری از خانوادههاست و در مورد آن بحث و تبادل نظر میشود…
ماجرا اما سویهی دیگری هم دارد… از آن سو نیز به آب بسته بودن بسیاری از این سریالها، کمکم مانند هر پدیدهی دیگری تاثیر آنها را کم میکند و بسیاری کلاس و شخصیت بالاتر خود را در ندیدن این سریالها تعریف میکنند. اصلا اگر یادمان باشد این شبکهها با آب و تاب فراوان، سریالهای مکزیکی و کلمبیایی پخش میکردند و با کم مخاطب شدن آنها به سریالهای کشور همسایهی خودمان یعنی ترکیه روی آوردند. در حالی که به نظر میرسد کمکم این سریالهای صدها قسمتی! نیز رنگ و لعابشان را از دست دادهاند و پخش آنها در کنار تبلیغات گسترده برای خرید ملک در این کشور و کسب اقامت، این باور را تقویت کرده که کیسهای برای پول ایرانیها دوخته شده و چندان هم برای خوشامد ما این سریالها به رایگان پخش نمی شوند.
هنوز ما جامعهای مذهبی هستیم که به اعتقاداتمان پایبندی داریم و هنوز به گذشتهی تمدنی خودمان میبالیم و تشنهی این هستیم که خودمان را از لحاظ فرهنگی به رخ دیگران بکشیم و گذشتهی خود را به جهانیان یادآوری کنیم. یعنی همان موضوعی که در ابتدای مطلب به آن اشاره کردم؛ مانعی بزرگ برای مضمحل شدن فرهنگی جامعه در چند سریال بیکیفیت ترک و کلمبیایی است و بنا به همین ریشههای فرهنگی خیلی زود تلاش میکنیم خودمان را در وضعیت جدیدی نسبت به این پدیدهها قرار دهیم تا آسیب کمتری ببینیم…
با این وضعیت معتقدم جامعهی ایرانی اگر در یک بازهی زمانی هم تحت تاثیر پدیدههای نوین قرار گیرد اما در نهایت برای پیشگیری از آسیبهای آن، خودش را در مسیر مناسبی نسبت به آن قرار میدهد و موج را رد میکند…
در این حال بحث طلاق و آمار بالای آن هم اگر چه بینسبت با تغییر ذهنیتها و شرایط عمومی جامعه از لحاظ فرهنگی نیست اما بیانصافی است اگر در این شرایط، نابرابریها و کمبودهای اقتصادی، استرسهای شغلی و درآمدی و اعتیاد و بیگدار به آب زدنهای جوانان دم بخت را برای پیدا کردن همسر ایدهآل نادیده بگیریم و یکسره برای توجیه آمار بالای طلاق، به نوپدیدههای رسانهای بند کنیم. شاید لازم باشد در این زمینه بیش از این واقعبین باشیم تا در راهروهای دادگاههای خانواده، بهتر از این بتوانیم دلایل واقعی افزایش آمار طلاق را ببینیم.
در این میان اشارهای به یکی از معدود تحقیقات علمی صورت گرفته بر اساس مبانی آماری پیرامون رابطهی طلاق و ماهواره شاید جالب توجه باشد. «محمدرضا نعیمی» تاثیر تعامل خانواده و ماهواره را در بروز پدیدهی طلاق با مطالعه موردی در شهرستان گرگان بررسی کرده است (منتشر شده در مجلهی تخصصی جامعهشناسی). در این تحقیق تفاوت معناداری در داشتن ماهواره در بین دو گروه زوجین در حال زندگی و در حال طلاق وجود نداشته و از نظر داشتن ماهواره و استفاده از آن، دو گروه وضعیت تقریبا یکسانی داشتهاند اما نکتهی اساسی در نتیجهی تحقیق این بوده است که برنامههای ماهوارهای در قوت بخشیدن به ارزشهایی مانند مادیگرایی، فردگرایی، آزادیهای نامحدود و کامیابی به هر قیمتی موثرند که با ایجاد تغییر در ارزشهای زوجین، امکان طلاق میان آنها را افزایش میدهند. با توجه به اینکه خانوادههای در حال طلاق و خانوادههای در حال زندگی، به یک نسبت از ماهواره استفاده میکنند؛ نویسندهی این تحقیق، به نقش مهم خانوادهها در مسائل تربیتی و انتقال صحیح ارزشها اشاره کرده و نتیجه گرفته است که پیامدهای منفی ماهواره را میتوان با انتقال صحیح ارزشها و هنجارها توسط خانوادهها به طور قابل ملاحظهای کاهش داد…کاری که باید بیش از این اهمیتش به خانوادهها یادآور شود.
به هر حال موضوع تاثیر برنامههای ماهوارهای خصوصا سریالهای شبکههای فارسیزبان اگر چه موضوعی مهم و قابل توجه در جامعهی امروز ایران است اما نباید در حدی مهیب و نابودگر قلمداد شود که بسیاری از مسائل حل نشدهی فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در کنار آن نادیده گرفته شده و تاثیرشان بر مواردی مانند طلاق به محاق فراموشی برود…