در روزهای اخیر هر زمان در رسانه های ورزشی کشور بحث اعداد و ارقام کلان به میان می آمد، این رسانه ها یک طرف سیم را به استان کرمان وصل می کردند… از پیشنهادهای نجومی گل گهر به بازیکنان تا خرید امتیاز لیگ برتری به مس کرمان و…
جالب اینکه این اخبار آنقدر محکم و استوار هم تنظیم می شد که گاهی گمان می رفت تا انجام این معامله کلان، فقط یک امضا و یک عکس یادگاری باقی مانده است غافل از اینکه باشگاه های کرمانی خیلی از این اخبار و اعداد و ارقام را هم برای اولین بار در همین رسانه ها مشاهده کرده باشند!
در فصل نقل و انتقلات و بده بستان های ورزشی یک شیوه نخ نما اما به شدت کارامد برای کم و زیاد کردن ارقام وجود دارد و آن بازارگرمی و استفاده از نام های معتبر و چسباندن خود به آن ها ولو به زور برای افزایش صفرهای قرارداد است…
از همین روست که بعد از شروع خوب گل گهر در بازار نقل و انتقالات حالا هر بازیکنی که بخواهد صفر قرارداد خود را برای دیگران بیشتر کند، از پیشنهاد نداشته گل گهر با مبلغ کلان به خود مایه بگذارد و یا هر زمان خریداری برای دادن پول بابت امتیاز هوادار دست و دلش در تهران بلرزد، ناگهان در رسانه های پایتخت از تمام شدن کار انتقال امتیاز این تیم به کرمان شیپوری به صدا در بیاید آن هم در حالی که در کرمان اصلا داستان به این حد جدی نبوده است…
این روزها تیم های استان کرمانی تنها مایه بازار گرمی برای عوامل دلالیسم در فوتبال ایران شده اند و متاسفانه برخی رسانه ها در کرمان نیز خیلی راحت به آسیاب این بازی، به شکلی دانسته و یا نادانسته آب می ریزند تا چرخ آن داغ تر به سود این جماعت بیشتر بچرخد.
این موضوع شاید در کوتاه مدت اثری هیجان و زودگذر داشته باشد اما در بلند مدت می تواند فوتبال استان کرمان را با چالش های سنگین روبرو کند… همینکه امروز لوگوی پاریس سن ژرمن را به شکل تحقیر آمیز به شکل لوگوی گل گهر در می آورند و یا اینکه هرکس برای مطرح کردن خود این اجازه را می دهد که با حمله به مس کرمان بابت خرید امتیاز بدترین الفاظ را برای این باشگاه بر زبان بی آورد نشان می دهد که اجازه دادن به این دلالیسم برای بازارگرمی از طریق کرمان، می تواند بازار فوتبال کرمانی ها را با آتشی داغ در ادامه کارش بسوزاند.
کل ماجرای انتقال امتیاز هوادار به کرمان در روزهای اخیر به پیشنهاد طرف مقابل یعنی باشگاه هوادار به شرکت مس بابت خرید این امتیاز منوط بوده است و اینکه افرادی خود را واسطه انجام این کار معرفی کرده اند اما در رسانه ها به شکلی قضیه را مطرح می کنند که گویی مس زنبیل خود را به بازار هوادار برده است و سفت پشت دریب این باشگاه نشسته است! و یا در ماجرای بسیاری از پیشنهاداتی که از سمت باشگاه گل گهر به بازیکنان در رسانه ها مطرح شد مشخص گردید که روح گل گهر هم از این پیشنهادات خبر نداشته است…
عرصه دلالیسم فوتبال استان ما را برای بازارگرمی خود نشانه رفته است و اهالی فوتبال استان باید مراقب این بازی باشند نه اینکه خود بخشی از این بازی هیجانی دو سر باخت برای استان کرمان قرار بگیرند!