گفتو گو با سید مهدی ناصر علوی، شاعر و فعال فضای مجازی
آویدنیوز: متاسفانه این روزها کم نیستند افرادی که در فضای مجازی با هدف کسب درآمد و جذب فالور، یک چهره نازیبا از شهر و فرهنگ و لهجهی کرمان به نمایش میگذارند. البته شاید این افراد نمیاندیشند که این محتوای تولید شده توسط آنها، چقدر میتواند در برچسب زدن برخی صفات به مردمان شهر و فرهنگمان موثر باشد. اما در مقابل کسانی هستند که فقط به خاطر علاقه و عشق به شهر و فرهنگ کرمانزمین بدون چشمداشت مالی و موقعیتی، تلاش میکنند چهرهای واقعی و ماندگار از آداب، رسوم و فرهنگ کرمان نشان دهند. کاری که هر کسی به خاطر زمان و هزینهای که باید گذاشته شود، سراغ آن نمیرود امروزه همه میتوانند در فضای مجازی، کار کنند؛ اما انجام یک کار تاثیرگذار، مردمی و ماندنی کاری بس دشوار است. مهمتر این که مورد اقبال مردم قرار گیرد و ماندگار هم بشود.
سید «مهدی ناصر علوی» متولد ۲۱ آذر ماه سال ۱۳۴۳ شهر کرمان, از آن دسته آدمهای کمیابی است که به صورت کاملا «دلی» و با عشق و علاقه بدون وابستگی به جایی و یا دریافت مبلغ و پولی، در فضای مجازی به تولید محتوا در مورد استان و شهر «کرمان» میپردازد و عاشقانه این فرهنگ و صنایع دستی و مناسبتهای ملی کرمان را معرفی میکند. وی به همراه «ریحان عاقلی»، یکی از اعضای تیمش، میهمان «آویدنیوز» بود. گفتو گویی که با او داشتیم از نظرتان میگذرد.
کمی از خودتان بگویید.
من در رشته فیزیولوژی گیاهی، دکترا گرفتهام و عضو هیأت علمی دانشگاه باهنر کرمان هستم و اصلا کار فرهنگیای که انجام میدهم، به تحصیلات و شغلم ربطی ندارد. البته خودم اهل شعر و ادبیات و تاریخ هستم.
از آنجا که پدر و پدربزرگ من اهل شعر بودند و شعر میسرودند، شاید شعر گفتن من هم ارثی باشد که از پدرم به من رسیده است. هم با گویش و لهجه کرمانی و هم غیر کرمانی شعر سرودهام که در کلیپهایی که برای معرفی کرمان تهیه میکنم، از اشعار خودم استفاده میکنم. البته تا الان شعرهایی را که غیرکرمانی سرودهام، در جایی ارائه ندادم اما به زودی کتاب این اشعار را هم چاپ خواهم کرد.
چه شد که به فکر حضور در فضای مجازی و ارایه محتوا در خصوص شهر کرمان افتادید؟
فرهنگ کرمان و کرمان را با تمام وجودم دوست دارم. صداقت و سادگی کرمانیها را دوست دارم. وقتی در بازار کرمان قدم میزنم و چهرههای قدیمی و حتی جوان کرمان با آن صفا و سادگی را میبینم و یا فرهنگ غنی کرمان را مطالعه و بررسی میکنم؛ لذت میبرم و برایم بسیار ارزشمند است. شاید ما به دلیل همجواری با زرتشتیان، هنوز برگزاری برخی از آیینهای ایرانی مانند سده و جشن مهرگان و تیرگان را داریم که در بیشتر استانهای کشور برگزار نمیشوند. این ایینهای ایرانی را دوست دارم. وقتی در کوچه پس کوچههای شهرم «کرمان» قدم میزنم، آنقدر لذت میبرم که قابل وصف نیست. حتی گاهی بین ساعات کلاسی با برخی از همکاران علاقهمندم، وقتی فرصتی پیدا میکنیم به بازار و قدمگاه میرویم و حظ میکنم. به گویش کرمان هم علاقه زیادی دارم و کلمات کرمانی که در شعرهایم استفاده میکنم، از ذهن و فکر من میآیند و من به فرهنگ لغت کرمان مراجعه نمیکنم.
همیشه دوست داشتم این فرهنگ گسترش و ترویج پیدا کند و همه کشور با آن اشنا شوند، چرا که معتقدم از زمانی که آقامحمدخان قاجار به کرمان آمد و آن ظلم را به مردم کرمان روا داشت، کرمانیها دیگر کنارهگیری از جمع را انتخاب کردند، این ظلم باعث شد مردمان این شهر دیگر حتی از هم فاصله بگیرند و در خودشان باشند. خیلی وقتها این کمرویی و کنارهگیری از جمع را در بین دانشجویان کرمانیام میبینم. میبینم که با اینکه سوالات و دانش خوبی دارند اما روی ابراز وجود در جمع را ندارند. در حالی که دانشجویان شهرهای دیگر به راحتی در جمع ابراز وجود میکنند. شاید برخورد حکومت دیکتاتور قاجاری در کرمان، در طول تاریخ باعث میراثی شدن این خصلت کرمانیها شده است. علت دیگر اینکه میدیدم در برخی مواقع استفاده نادرست رسانهای مثل صدا و سیما، از گویش کرمانی و یا نوع زندگی کرمانیها ، تاثیر بدی در انتشار فرهنگ خوب کرمانی در کشور داشته است.من کرمان را دوست دارم و همیشه از لهجه کرمانی استفاده میکنم و دلم میخواست همه هم با آن اشنا شوند.البته شاید هیچ وقت فکر نمیکردم بتوانم در ترویج آن، مفید باشم شاید به خاطر همان خصلت کرمانی کمرویی من؛ تا اینکه اولین بار سر یکی از کلاسهای دانشگاهیام، شعری با گویش کرمانی راجع به قدمگاه، خواندم و یکی از شاگردان من که او هم اهل ذوق و شعر بود؛ صدای من را ضبط کرده و روی آن تصویر گذاشته و در قالب یک کلیپ آن را برای من فرستاد و گفت اجازه انتشار آن را دارم؟ من دیدم که کلیپ خوبی شده اجازه دادم و جالب است بدانید که ظرف ۲۴ ساعت دوستان من از داخل و خارج کشور به من پیام دادند که این صدا و شعر توست؟ و من اصلا باور نمیکردم جامعه ما اینقدر پذیرا و تشنه چنین کارهایی باشد.
شاید این بخش خوب فضای مجازی است چرا که پیشترها باید کاری تولید و برای صدا و سیما فرستاده میشد و بعد در صورت تایید پخش میشد اما الان شما به راحتی میتوانید تولید محتوا کرده و در فضای مجازی آن را انتشار دهید و مخاطبان زیادی هم پیدا کنید. این همهگیری در فضای مجازی بسیار تاثیرگذار است.
بله، همینطور است … خلاصه بعد از انتشار این کلیپ و استقبال خوب از آن، آقای «ناصر شجاعی» از ورزشکاران سابق کرمانی با من تماس گرفت و گفت: «میشود راجع به «شیوشگان» هم کلیپی بسازی؟» من هم گفتم من هیچ دیدگاهی راجع به این مساله ندارم ولی آقای شجاعی خواستند این کار را انجام دهیم.
بعد با «مهشید علی اصغری» و «ناصر شجاعی» و «علی محسنی» با هم برای تهیه این کلیپ به شیوشگان رفتیم و من شعری را که برای شیوشگان گفته بودم در این کلیپ خواندم و فیلمبرداری و تدوین توسط آنها انجام شد.
بعد از انتشار این کلیپ دیدم باز هم با استقبال زیادی مواجه شد. اینجا بود که احساس کردم میتوانم برای ترویج فرهنگ شهرم از این طریق، کاری انجام دهم. این بود که با خانم مهشید علی اصغری و علی محسنی، تیمی تشکیل دادیم تا این کار را انجام دهیم. البته من در کار شیوشگان به گفتههای آقای شجاعی اکتفا کردم و خودم پژوهش و تحقیق نکردم. اما از آن به بعد برای اجرا و تهیه هر کلیپ، تحقیق و مطالعه میکردیم. با هم قرار گذاشتیم به عنوان اولین کار، شب یلدا را اجرا کنیم. شعر شب یلدا را سرودم و آماده کردم، رفتیم به یکی از هتلهای کرمان و گفتیم که میخواهیم برای کرمان کاری انجام دهیم اما از ما درخواست هزینه کردند. خلاصه ما هم قبول نکردیم و به «کلیاس» رفتیم. آنها با ما خیلی همکاری کردند. جالب است ما با یک گوشی و امکانات ساده و تیم سه نفره مشغول اجرای کار شدیم و همراه ما یک گروه سی چهل نفره با تجهیزات فراوان عکاسی و فیلمبرداری و موسیقی هم برای اجرای کار شب یلدا به این مکان آمدند و ما نصفه کار مهجور و مظلوم با دیدن آن تجهیزات و برو و بیا بقیه کار را ادامه دادیم. خلاصه کار تمام شد و وقتی ما و آن گروه، کلیپ خود را در فضای مجازی و اینستاگرام منتشر کردیم، طبق آمار، ما بازدیدکننده بسیار بالاتری داشتیم و بسیار بازخورد خوبی گرفتیم. به گونهای که در گروههای مختلف شهرهای دیگر کشور هم کار ما استفاده و دیده شد.
این دیده شدن و استقبال خوب، باعث شد کار برای من جدیتر شود و با کمک پسر و همسرم و دوستانی که گروه را تشکیل داده بودیم؛ کار را ادامه دادیم؛ البته در مورد هر کاری اول تحقیق میکردم و بعد شعر میگفتم و کارهای دیگر را اجرا کردیم. بعدها خانم علیاصغری از گروه ما جدا شد و جای ایشان خانم «ریحان عاقلی» که طراح لباس، گریمور، بازیگر و … هستند و نیز خانم « مهسا کمالالدینی»، هم به جمع ما اضافه شدند. در حال حاضر گروه ما شش نفره است.
و بعد از موفقیتها اولیه چه کردید؟
کار بعدی را با تحقیق و دقت و وسواس بیشتر اماده کردیم که استقبال بسیار زیاد و خوبی از آن، در داخل و خارج کشور شد. کلیپی سه دقیقهای در خصوص «جشن سده» منتشر کردیم که ماندگار شد. من برای درست بودن شعرم در خصوص سده، با چند موبد در خصوص این جشن صحبت و تحقیق کردم. جالب است پسرم دانیال که ۱۵ سال سن داشت و علی محسنی با هم فیلم گرفتند و علی و من با هم اجرا کردیم اما این کار که نه تجهیزات انچنانی برای ساخت آن استفاده شده بود و نه آدمها و عوامل زیادی داشت و فقط با دوربین موبایل و تیم چند نفره ما ساخته شد، انقدر بازنشر و استقبال خوبی داشت که از شبکههای خارج کشور هم پخش شد.
شاید باور نکنید روز اول انجمن زرتشتیان در خصوص سده کلی برای ما سختگیری کردند که این کار را نکنید و آن کار را بکنید و اعتمادی به کار ما نداشتند، ولی وقتی کار بیرون آمد و استقبال آن دیده شد، خود انجمن زرتشتیان برای کارهای بعدی از ما دعوت کردند. چرا که این کلیپ، بالاترین بازدید را در فضای مجازی مخصوص خودشان داشت.
و دیگر شما و کارتان موفق شدید و به هدفتان که ترویج فرهنگ کرمان بود، رسیدید؟
تمام تلاش ما این است که یک تصویر زیبا از کرمان و فرهنگ و صنایع دستی و دلاوریهای مردمان آن ارایه دهیم.
شاید یکی از دلایلی که امسال افراد زیادی برای جشن تندرستان به این محل آمدند، همین کلیپ تندرستانی باشد که ساختیم و این کلیپ معرفی، توانست مردم زیادی در روز بارانی در این مکان جمع کند.
ما در کلیپهامان به خطوط قرمز و قانون توجه داریم. کارهای ما ماندگار هستند و پخش کننده کارهایمان هم مردم هستند و ما به کسی اجبار نمیکنیم، مردم خودخواسته کار را منتشر میکنند.
من در کارمان اسپانسر نگرفتم، چون میخواهم محتوای مورد نظر خودم را کار کنم و دوست ندارم کار تبلیغی باشد و مورد نظر من نباشد. میخواهم مستقل باشم. مردم هم به ما و هدفمان اطمینان کردند، امروز اگر به کسی پیشنهاد دهیم با ما کار کند، دعوت ما را به راحتی میپذیرد. حتی افراد خودشان به ما پیشنهاد میدهند که در کلیپ با ما همکاری کنند و دلیل آن هم دیده شدن و بازخورد خوب این کلیپها بوده است.
جالب است بدانید همان گروهی که شب یلدا با آن تجهیزات و امکانات و عوامل در کنار ما کار میکردند و شاید هم به گروه و کار ما، جدی نگاه و همکاری نمیکردند؛ حالا دوست دارند با ما کار کنند و این یعنی موفقیت.
از همکاری با خانم «ریحان عاقلی» بگویید.
ما بعد از جدا شدن خانم «مهشید علی اصغری» از گروه دنبال خانمی بودیم که هم لهجه کرمانی داشته باشد و هم به کارهای ما و فرهنگ کرمانی علاقه داشته باشد. «ریحان عاقلی» کسی بود که در فضای مجازی با کارهای ایشان آشنا شدیم و بعد از مصاحبه با وی، وقتی علاقه ایشان را به کرمان و لهجه کرمانی دیدیم، متوجه شدیم طراحی لباس و گریموری هم از جمله تواناییهای ایشان است، همکاریمان را با هم شروع کردیم و خوشبختانه همکار خوبی برای ما بودهاند.
به عنوان اخرین سوال از شما، چه برنامهریزی برای کارهای ایندهتان انجام دادهاید؟
از دیگر کارهایی که در دست اقدام داریم، معرفی قنات گوهر ریز جوپار، جشن مهرگان و نیز ارگ بم است. البته در مورد ارگ بم نمیخواهم به معرفی این بنا و عمارتهای آن بپردازم بلکه میخواهم به عظمت این بنا و به اینکه در آن چه گذشته چه بر آن گذشته است؛ بپردازم. ایدههای زیاد دیری هم دارم که باید بر روی انها کار کنم.
خوشبختانه اداره کل میراث فرهنگی استان، به ما نامهای داده است که بتوانیم به تمامی مکانهای تاریخی شهر کرمان وارد شویم و در مورد آنها کلیپ بسازیم.
خانم عاقلی، شما هم از دلایل پیوستن به این گروه خودجوش وکاری که انجام میدهید بگویید.
من کارشناسی طراحی داخلی دارم اما در هنرهای دیگر مانند قلمزنی، طراحی لباس، نگارگری و گریم نیز فعالیت میکنم. عشق و علاقه به کرمان و فرهنگ آن، در من به اندازهای بود که وقتی دیدم دکتر ناصر علوی در این حوزه خالصانه کار میکنند، من هم گفتم هر کاری که در این حوزه از دست من بربیاید برای کمک و همراهی به این گروه، جهت معرفی کرمان انجام خواهم داد.
بعد هم دو سه کار با ایشان انجام دادم و با پوشیدن لباس محلی و اجرای با لهجه کرمانی، استقبال مخاطبان را دیدم و بیشتر دلگرم شدم. الان سعی میکنم ابتدا با لباسهای محلی که در شهرمان میپوشند و بعد هم لباسهای محلی سایر شهرهای کشور که در چشم مخاطب و مردم، زیبا و مورد پذیرش باشد؛ کار کنم، تا این پوششها هم از یاد نروند. در کل تجربه کاری خوب و مفیدی است که امیدوارم روز به روز بهتر و مورد پسند بیشتر مردم واقع شود.
گفتنی است در این گروه شش نفره، سید «مهدی ناصر علوی» شاعر، ایده پرداز و اجرا کننده، «علی محسنی» فیلمبردار، کارگردان،تدوینگر و اجرا کننده، «سید دانیال ناصر علوی» فیلمبردار، «ریحان عاقلی» طراح لباس، گریمور و اجرا کننده، «مهسا کمالالدینی» اجرا کننده و «سارا ابراهیمی» تدارکات و اجرا کننده هستند.