کرمانیها هر زمان نادر دستنشان را میبینند، کلی خاطرهی خوب را مرور میکنند و همین برگ برندهی دستنشان برای شروع کار دوبارهاش در کرمان است.
هر چند این حس نوستالوژیک و این خاطرهسازی فاکتور مهمی برای او محسوب میشود اما شرط کافی برای موفقیت نادرخان محسوب نمیشود و چه بسا اگر او در بازگشت مجدد به کرمان نتواند این خاطرات خوب را زنده کند؛ همانند پرویز مظلومی، پروندهی سابقهی خوب خود را هم در این شهر ببندد.
از همین رو کار دستنشان بسیار سخت و حساس است. او در شرایطی باید چهرهی موجه خود را در کرمان حفظ کند که برای در بورس ماندن در فوتبال کشور نیز به شخصه نیاز اساسی به صعود دوبارهی مس به لیگ برتر دارد و شرایط مس هم به گونهای شده است که هیچ چیز جز نتیجه نمیتواند کرمانیها را راضی کند.
دستنشان البته به خوبی درک کرده است که شاید شرایط این روزهای باشگاه مس با روزهای سال ۸۴ که مس را به لیگ برتر برده است، تفاوتهای اساسی دارد. هر چند مس همچنان یک سروگردن بالاتر از بسیاری از باشگاههای حتی لیگ برتری از نظر اقتصادی میتواند باشد اما قطعا شرایط بسیار نرمال آن سالها را از نظر جیب خود ندارد.
در آن سالها وضعیت اقتصادی مملکت به شکل امروز نبود و شرکت مس نیز با قیمتهای بسیار نازل آن سالها نسبت به این سالها، این توانایی را داشت که حتی هم اندازهی بودجهی فعلی مس، امکانات در اختیارش بگذارد.
البته بین امسال مس و آن سال مس، یک شباهت بزرگ وجود دارد و آن تهدیدی است که صراحتا از شرکت مس دریافت کرد!
در سال ۸۴ نیز پورمند مدیرعامل وقت شرکت مس، ایرانمنش مدیرعامل آن سالهای باشگاه را صراحتا تهدید کرد یا به لیگ برتر بروید و یا کلا جایی نروید! درست همانند صحبتی که توحیدی رئیس این روزهای ورزش شرکت مس در جلسهی معارفهی سرپرست این باشگاه بیان کرد.
اما بعد از این شباهت باز هم به یک تفاوت اساسی میرسیم از این حیث که در آن سال پورمند آنقدر وضعیت مالی شرکت مس را خوب میدید که در ادامهی تهدیدش این موضوع را قید کند که هر امکاناتی میخواهید هم در اختیارتان میگذاریم اما در شرایط فعلی دست شرکت مس آنقدر تنگ هست که مقام مسئول شرکت مس در جلسهی معارفه بلافاصله درخواست قرایی را برای افزایش بودجه جهت جذب چند بازیکن طراز اول به سرعت وتو و رد کند.
در آن سالها هم فشار و توقع صعود از مس وجود داشت اما نه از مسی که لیگ برتر تجربه کرده بود و به آسیا رفته بود. از همین حیث قطعا دستنشان فشار توقعات بیشتر نسبت به یازده سال پیش را در کرمان بیشتر هم حس خواهد کرد.
دستنشان مربی کم تجربهای نیست و به خوبی میداند شرایط کار در کرمان و باشگاه مس نسبت به یازده سال پیش، تفاوت اساسی کرده است که همت دوچندانی برای موفقیت طلب میکند و قطعا او نیز با علم به این موضوع، انتخاب خود را انجام داده است.
اما از یازده سال پیش فقط یک موضوع ثابت مانده است و آن اینکه از نادرخان انتظاری وجود دارد که باید تیمی بسازد همانند آن سالها قلدر که خانه را مثل قلعه اردشیر کرمان، غیرقابل فتح کند و در بیرون از خانه نیز به هیچ حریفی باج ندهد.