مدیریت فوتبال کشور در سال های اخیر همان واژه آشنا برای عموم مردم ایران را به عنوان نتیجه داشت… “فاجعه”… فاجعه ای که البته به دلیل فضای باز رسانه ای که برنامه ای مثل نود در فضای فوتبال کشور حاکم کرده بود، بیش از همه در بخش های مدیریتی کشور آشکار شد و فجایع آن بیشتر مورد مکاشفه قرار گرفت.
این مدیریت فاجعه بار فوتبال بر پایه و اساسی استوار است که رد پای آن در بخش های مدیریتی دیگر از اقتصاد گرفته تا فرهنگ، هنر و… نیز به چشم می خورد… مدیریتی نه بر مبنای شایسته گرایی که بر پایه حضور افراد غیر متخصص با استفاده از رانت، نفوذ و لابی های غیر معمول و معقول و تفکرات مسموم که در نهایت ضرر خود را مثل آنچه که از نظر مدیریتی بر سر فوتبال ایران در همین ده سال اخیر وارد کرد، در عرصه های خود نشان می دهد.
فضای انتخابات دیروز فدراسیون فوتبال ثابت کرد که قرار نبود این سبک مدیریتی در فوتبال ایران درست شود همانطور که در قسمت های دیگر نیز بوی خوشی مبنی بر تغییر رویه های سیاه در آن احساس نمی شود…قرار نبود زمانی که حتی با فشار فیفا زمینه ورود افراد مستقل و کمتر در مدار این اریکه قدرت، به عرصه مدیریتی فوتبال کشور باز می شود، این بستر و این شاکله متحجر، به گونه ای عمل کند که این رنسانس را با حضور افراد مستقل در خود بپذیرد…
این شیوه مدیریتی قطعا به مذاق اقلیتی قدرتمند خوش آمده است که نباید بوی بهبودی جهان برای عموم مردم از آن شنیده شود و از آنجا که در این شیوه مدیریتی حتی اگر جلوی انتشار خبرهای سیاه آن نیز گرفته شود بازهم دود آتش آن به آسمان بلند می شود و نفس های عموم مردم را تنگ می کند، باید هم به مذاق قاطبه مردم خوش نیاید و از روز گذشته شاهد بدترین موضع گیری های مردمی در قبال انتخابات فدراسیون فوتبال باشیم.
مردم نتیجه این مهندسی کردن های مدیریتی را در فوتبال به خوبی درک کرده اند… این سپردن کار به افرادی که نه از طریقش که با رانت و لابی های غیر مفید به مسند مدیریتی می رسند را با پوست و جان خود درک کرده اند و اعتراض آن ها به تکرار این موضوع در مدیریت فوتبال، اعتراض آن ها به تمام بخش هایی است که از همین راه کرسی های مدیریتی خود را انتخاب می کند و بدترین بازخورد را با غمگین کردن دل مردم بر دست آن ها می گذارد.
“وابستگی” میز مدیریت فوتبال ایران به جایی غیر از مردم و تعلق خاطر آن به “قدرت پنهان” در انتخابات اخیر نمود کامل خود را نشان داد و از همین روست که فوتبال تا همیشه در دل مردم می ماند ولی مدیران آن خیر و این سبب می شود که چرخ فوتبال ما بازهم لنگ بزند و رنسانسی که از اساس آن به طور واقعی درست کند در کار نباشد.