آویدنیوز: پیش به سوی دنیای بدون خشونت؛ اصلا میتوان دنیا را بدون خشونت تصور کرد؟ قطعاً باورش سخت است. باورش سخت نیست. شاید اصلاً محال باشد. یعنی میشود یک روز موقع اخبار تلویزیون را روشن کنی در حالیکه نه خبری از بمبگذاری است، نه قتل، نه سرقت و نه اذیت و آزار؟
در تقویمهای ایرانی جلوی روز ۲۷ آذر، عبارت روز عاری از خشونت و افراطی گری درج شده است. شاید این عنوان برای این روز خاص کمی دهان پرکن باشد اما متاسفانه جامعهی ایرانی امروز، خود به جامعهای خشن تبدیل شده است. به جرات میتوان گفت دیگر خبری از قلبهای رئوف سابق نیست. به هنگام تصادف خودرو، دو طرف تا قبل از آمدن پلیس حتماً از خجالت هم درمیآیند. خشونت حاصل از کودکآزاری هم در میان خانوادهها دیده میشود و هم در مدرسه و هم در میان کودکان کار. روزی نیست که از خشونتهای بیرحمانهی پدری نسبت به فرزندش خبری منتشر نگردد.
تیترهایی چون «خشونت معلمی که به جان دانشآموزان افتاده بود، نوجوانی را راهی بیمارستان کرد» یا چندی بعد از آن، «اهانت گروهی از دانش آموزان به یک معلم جامعه ایرانی را در بهت فرو برد» دیگر برای چشمها و گوشها ناآشنا و غریب نیستند. اخبار مربوط به کودکانی که تحت بدترین شرایط مجبورند برای امرار معاش دست به کارهای سخت و خطرناک بزنند، عضو لاینفک اخبار جامعه خشونت بار ایران است. خشونت علیه زنان هم که مثنوی هفتاد من کاغذ است. از کیفقاپی در روز روشن گرفته تا اسیدپاشی. از حمله با چاقو و قمه گرفته تا خشونت شوهران خشمگین.
چند سالی است خشونت به میادین ورزشی هم کشیده شده است. مسابقات ورزشی کشور به ویژه فوتبال تا قبل از بدون تماشاگر برگزار شدن، تبدیل به صحنهی جنگی شده بود برای بردن بازی و یا عوض کردن نتیجه. در همین روزها حواشی قبل و بعد از بازیها نیز سرشار از خشونت لفظی مدیران و مربیان است علیه همدیگر.
به راستی جامعهی امروز ایران به کدام سو میرود؟ مردمی که ادعا دارند روزگاری مظهر عشق بودند و مهر و مهربانی در تکتک سلولهای بدنشان دخیره شده بود، اما اکنون حتی حوصلهی خودشان را هم ندارند، چه برسد به دیگران. ریشه این جامعه خشونت زده در کجاست؟ فقر؟ سیستم نامناسب آموزشی یا وضعیت نابهنجار اقتصادی؟