به بهانه ۳۰ اردیبهشت زادروز احمدرضا احمدی؛ شاعر برجسته شعر مدرن معاصر ایران
آویدنیوز: احمدرضا احمدی ۳۰ اردیبهشت ۱۳۱۹ در کرمان متولد شد. پدر وی پنج فرزند داشت که احمدرضا کوچکترین آنها بود. جد پدری وی ثقهالاسلام کرمانی و جد مادریاش آقا شیخ محمود کرمانی است. اگر احمدی را از نزدیک ببینید [و او را از قبل نشناسید] حتماً با خودتان فکر میکنید حتماً این مردی که روبهروی من است یا نویسنده است یا شاعر. همین ابتدای کار میخواهیم تکلیفمان را با چهره احمدرضا روشن کنیم. چهره او بسیار فتوژنیک است؛ این را خودش هم میداند و همانقدر هم خوشتیپ. این یکی از صد نکتهای است که در شهرت احمدی میخواهیم به آن بپردازیم؛ اما باور کنید نکته مهمی است. او را در فیلم سینمایی «پستچی» ببینید. بعید است او را در آن تیپ و جهره دیده باشید و فراموش کرده باشید. از شاعران همدوره احمدی کدام را میشناسید که وارد سینما شده باشد؟ یکی منوچهر آتشی است، یکی محمدعلی سپانلو است. دیگر کدام شاعر را سراغ دارید که پای به عرصه سینما گذاشته باشد؟ یکی شمس لنگرودی است که از همه جدیتر در سینما محک خورد و دیگری رسول یونان که وارد کارزار سینما شد. اما میان همه این شاعرانی که نام بردم احمدی بازیگر خوشچهرهای برای سینمای ایران بهشمار میرفت. مثلاً بیایید او را بگذاریم کنار سعید کنگرانی یا مثلاً فرزان دلجو؛ یا اگر بخواهیم کلاسیکتر عمل کنیم او را کنار بهروز وثوقی بگذاریم. اگر خوب چهرهشان را با هم مقایسه کنیم چیزی کم و کسر ندارد که هیچ، یک جاهایی هم خیلی چهره سینماییتری دارد.
احمدی میدانست برای اینکه شاعر باشد باید خودش را ممتاز کند. خودش را از دیگران جدا کند. اینکه کی و چه وقت بفهمد باید متفاوت عمل کند باید کاربلد باشد. گواه این حرف را هم میگذاریم بر اساس نامههایی که با فروغ فرخزاد رد و بدل میکند و آنجاست که یکتا و ممتاز بودن را از فروغ یاد میگیرد و نهایتا موجی راه میاندازد که تا سالها و تا هنوز خودش یکه تاز همان موج است؛ موجی تکنفره که شکلی دیگر از شعر است، شکلی که شبیه بقیه نیست. حتی شبیه به فروغ هم نیست. شبیه به ادبیات نو رسمی شده هم نیست. در کنار همه اینها، طنز بیمانند او را هم اضافه کنید. طنز تلخی که مخصوص احمدیست؛ طنزی که در رفتارش هم وجود دارد. اگر بخواهم تصویری خلاصه از او بدهم میگویم او به تمام معنا آرتیست است. میداند چهرهاش چه قابلیتی برای مشهور شدن دارد. میداند شعرهایش چه پتانسیلی برای کودکان و نوجوانان و بزرگسالان دارد. میداند چه وقت با صدای آرام و مهربان و حزنانگیزی که دارد در دل شما غوغا کند و میداند چه وقت نقاشی بکشد یا نمایشنامه و رمان بنویسد. او یک شاعر جامعالاطراف است. شاعری است که میداند برای ادامه زندگی حرفهایاش به حرف هیچکس نباید گوش کند و تنها کاری که خود میخواهد را انجام دهد؛ شعر بگوید و شعر بگوید. احمدی میداند که این شعر است که تنها راه نجات اوست.
نگاهی به کارنامه پربار احمدرضا احمدی
آثار شعری احمدرضا احمدی
- ۱۳۹۶- «جای پای عاشقان در برف مانده است شعر و نقاشی»، نشر چلچله
- ۱۳۹۶- «نمایشنامههای شاعر در چهار جلد»، نشر چلچله
- ۱۳۹۵ – «بهسوی تو میآیم»، سرزمین اهورایی
- ۱۳۹۵ – «دری بهسوی دریا»، کتابسرای نیک
- ۱۳۹۵ – «بدون دریا از قایق مینویسم»، نشر چلچله
- ۱۳۹۵ – «قطار از ریل خارج شد»، نشر چلچله
- ۱۳۹۵ – «آوازخوان آوازش را در باران تا سپیده ادامه داد»، نشر چلچله.
- ۱۳۹۴ – بر دیوار کافه، نشر ثالث
- ۱۳۹۴ – «لیوان شکسته»، انتشارات فصل پنجم
- ۱۳۹۳ – «به خاطر غنای این اندوه دستان ما را بگیر»، نشر مشکی
- ۱۳۹۳ – میوهها طعم تکراری دارند، نشر ثالث
- ۱۳۹۲ – «میگویند بیرون از این اتاق برف میبارد»، نشر نیماژ
- ۱۳۹۲ – یادگار عشق و حرمان مدام، نشر ثالث
- ۱۳۹۱ – «از بارانی که دیر بارید»، نشر ثالث
- ۱۳۹۱ – «دفترهای واپسین، دفتر هفتم/به رنگ آبی نیلی»، انتشارات کتاب نشر نیکا
- ۱۳۹۱ – «دفترهای واپسین، دفتر ششم/به رنگ آبی دریا»، انتشارات کتاب نشر نیکا
- ۱۳۹۱ – «دفترهای واپسین، دفتر پنجم/به رنگ آبی آسمان»، انتشارات کتاب نشر نیکا
- ۱۳۹۱ – «دفترهای واپسین، دفتر چهارم/به رنگ سبز»، انتشارات کتاب نشر نیکا
- ۱۳۹۱ – «دفترهای واپسین، دفتر سوم/به رنگ زرد»، انتشارات کتاب نشر نیکا
- ۱۳۹۱ – «دفترهای واپسین، دفتر دوم/به رنگ پرتقالی»، انتشارات کتاب نشر نیکا
- ۱۳۹۱ – «دفترهای واپسین، دفتر اول/به رنگ آبی»، انتشارات کتاب نشر نیکا
- ۱۳۹۱ – «میوهها طعم تکراری دارند»، نشر ثالث
- ۱۳۸۹ – «دفترهای سالخوردگی (دفتر هفتم)، میخواستم روزی گریه کنم: سیب سرخ»، نشر چشمه
- ۱۳۸۹ – «دفترهای سالخوردگی (دفتر ششم)، روزی که ما سوار قطار شدیم: هوا ابری بود» نشر چشمه
- ۱۳۸۹ – «دفترهای سالخوردگی (دفتر پنجم)، در انتهای کوچه در باران شمع را روشن میکنیم: تنهایی»، نشر چشمه
- ۱۳۸۹ – «دفترهای سالخوردگی (دفتر چهارم)، به درخت انار رسیدم انارها شکسته بودند: عشق»، نشر چشمه
- ۱۳۸۹ – «دفترهای سالخوردگی (دفتر سوم)، پس از فراغتهای مدام: نیستی»، نشر چشمه
- ۱۳۸۹ – «دفترهای سالخوردگی (دفتر دوم)، چترهای کهنه در باران باز نمیشدند: حرمان»، نشر چشمه
- ۱۳۸۹ – «دفترهای سالخوردگی (دفتر یکم)، در این کوچهها گُلِ بنفشه میروید: باران»، نشر چشمه
- ۱۳۸۹ – «احمدرضا احمدی از ایوان خانهشان فرار کرد»، نشر نظر
- ۱۳۸۹ – «مژدگانی به یابنده احمدرضا احمدی»، نشر نظر
- ۱۳۸۹ – «پسرکی به نام احمدرضا احمدی گم شدهاست»، نشر نظر
- ۱۳۸۹ – «دربهدر به دنبال احمدرضا احمدی»، نشر نظر
- ۱۳۸۹ – «هزار اقاقیا در چشمان تو هیچ بود»، نشر چشمه (چاپ اول توسط نشر ماهریز)
- ۱۳۸۸ – «بهاریه»، حوض نقره
- ۱۳۸۸ – «همه شعرهای من»، نشر چشمه
- ۱۳۸۷ – «روزی برای تو خواهم گفت»، نشر ثالث
- ۱۳۸۶ – «چای در غروب جمعه روی میز سرد میشود»، نشر ثالث (چاپ دوم، ۱۳۸۷ نشر ثالث)
- ۱۳۸۵ – «ساعت ۱۰ صبح بود»، نشر چشمه (چاپ دوم و سوم، ۱۳۸۶ و ۱۳۸۷، نشر چشمه)
- ۱۳۸۳ – «عزیز من»، نشر افکار (چاپ سوم، ۱۳۹۰ نشر افکار)
- ۱۳۸۱ – «یک منظومه دیریاب در برف و باران یافت شد»، نشر ماهریز
- ۱۳۷۸ – «عاشقی بود که صبحگاه دیر به مسافرخانه آمده بود»، نشر سالی (چاپ دوم، ۱۳۸۷ نشر افکار)
- ۱۳۷۶ – «از نگاه تو زیر آسمان لاجوردی»، سازمان همگام
- ۱۳۷۳ – «ویرانههای دل را به باد میسپارم»، نشر زلال
- ۱۳۷۲ – «لکهای از عمر بر دیوار بود»، نوید شیراز
- ۱۳۶۹ – «قافیه در باد گم میشود»، پاژنگ (چاپ دوم، ۱۳۸۶ نشر افکار)
- ۱۳۶۴ – «هزار پله به دریا مانده است»، نشر نقره (چاپ دوم، ۱۳۸۲، نشر فانوس)
- ۱۳۵۹ – «نثرهای یومیه»، ناشر: احمدرضا احمدی (چاپ دوم، ۱۳۸۲، نشر فانوس)
- ۱۳۵۲ – «ما روی زمین هستیم»، انتشارات زمان (چاپ دوم در مجموعه «همه آن سالها»، ۱۳۷۱، نشر مرکز)
- ۱۳۵۰ – «من فقط سفیدی اسب را گریستم»، دفترهای زمانه (چاپ دوم در مجموعه «همه آن سالها»، ۱۳۷۱، نشر مرکز)
- ۱۳۴۷ – «وقت خوب مصائب»، انتشارات زمان (چاپ دوم در مجموعه «همه آن سالها»، ۱۳۷۱، نشر مرکز)
- ۱۳۴۳ – «روزنامه شیشهای»، انتشارات طرفه (چاپ دوم در مجموعه «همه آن سالها»، ۱۳۷۱، نشر مرکز)
- ۱۳۴۱ – «طرح»، ناشر: احمدرضا احمدی (چاپ دوم در مجموعه «همه آن سالها»، ۱۳۷۱، نشر مرکز)
آثار احمدرضا احمدی برای کودکان
- ۱۳۴۹ – «ناگهان چراغها روشن شدند» با تصویرگری احسان عبداللهی، نشر نظر
- ۱۳۴۹ – «عروس و داماد زیر باران» با تصویرگری نگین احتسابیان، نشر نظر
- ۱۳۸۹ – «در یک شب مهتابی که شب چهاردهم ماه بود»،
- ۱۳۸۹ – «کبوتر سفید کنار آینه» با تصویرگری علیرضا گلدوزیان و گرافیک کورش پارسا نژاد.
- ۱۳۸۶ – «باز هم نوشتم صبح، صبح شد» با نقاشی لیلا یوسفی، نشر شباویز
- ۱۳۸۵ – «بهار بود» با نقاشی شراره خسروانی، نشر شباویز
- ۱۳۸۵ – «شب روز اول و صبح روز هفتم»، با نقاشی محمدرضا لواسانی، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
- ۱۳۸۵ – «پسرک تنها روی برف» با نقاشی مریم مبصری، فرهنگ گستر
- ۱۳۸۴ – «برف هفت گل بنفشه را پوشاند» با نقاشی مریم مبصری، فرهنگ گستر
- ۱۳۸۴ – «نوشتم باران، باران بارید» با نقاشی علی مفاخری، نشر شباویز
- ۱۳۸۴ – «نشانی» با نقاشی شراره خسروانی
- ۱۳۸۴ – «روزی که مه بیپایان بود» با نقاشی شراره خسروانی
- ۱۳۸۴ – «رنگینکمانی که همیشه رخ نمیداد» با نقاشی محمدعلی بنیاسدی
- ۱۳۸۲ – «در باغچه عروس و داماد روییده بود» با نقاشی مرجان وفاییان
- ۱۳۸۰ – «اسب و سیب و بهار» با نقاشی کریم نصر
- ۱۳۷۶ – «شب یلدا قصه بلندترین شب سال»، با نقاشی فرح اصولی
- ۱۳۷۳ – «خواب یک سیب، سیب یک خواب» با نقاشی ابوالفضل همتی آهویی
- ۱۳۷۰ – «در بهار خرگوش سفیدم را یافتم» با نقاشی نفیسه ریاحی
- ۱۳۷۰ – «حوض کوچک، قایق کوچک» با نقاشی نفیسه شهدادی
- ۱۳۶۹ – «خرگوش سفیدم همیشه سفید بود» با نقاشی فرح اصولی
- ۱۳۶۹ – «در بهار پرنده را صدا کردیم، جواب داد» با نقاشی فرح اصولی
- ۱۳۶۹ – «روزهای آخر پاییز بود» با نقاشی فرح اصولی
- ۱۳۶۹ – «عکاس در حیاط خانه ما منتظر بود» با نقاشی نسرین خسروی
- ۱۳۶۸ – «نوشتم باران، باران بارید» با نقاشی فردوس ابراهیمیفر
- ۱۳۶۸ – «تو دیگر از این بوته هزار گل سرخ داری» با نقاشی فردوس ابراهیمیفر و مینا ضرابی
- ۱۳۶۴ – «هفت روز هفته دارم» با نقاشی محمدرضا دادگر
- ۱۳۶۴ – «هفت کمان هفترنگ» با نقاشی هوشنگ محمدیان
- ۱۳۴۸ – «من حرفی دارم که فقط شما بچهها باور میکنید»، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان.
- ۱۳۹۴ – «مزرعه گلهای آفتابگردان»، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
- ۱۳۹۰- «ناگهان چراغها روشن شدند»، نشر نظر
- ۱۳۹۰- «مسافران هواپیمای سفیدرنگ»، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان
- ۱۳۹۰- «دخترک ماهی تنهایی»، نشر نظر
- ۱۳۹۵ – «پسرک و دوازده ماه سال»، نشر نظر.
- ۱۳۸۹ – «پسرک دریا را نگاه کرد و گفت»، نشر نیستان.
- ۱۳۸۹ – «دیگر در خانه پسرک هفت صندلی بود»، تصویرگر: راشین خیریه، نشر چشمه
- ۱۳۸۹ – «قصههای پدربزرگ»، تصویرگر: عطیه مرکزی، افق
- ۱۳۸۷ – «در باغ بزرگ باران میبارید»، افق
- ۱۳۹۰- «دخترک ماهی تنهایی»، تصویرگر: نازنین عباسی، نشر نظر.
- ۱۳۹۰- پروانه روی بالش من به خواب رفته بود، نشر نظر.
- ۱۳۹۲ – سفر، تصویرگر: ناهید کاظمی، نشر ثالث
- ۱۳۹۰- پروانه روی بالش من به خواب رفته بود، تصویرگر: لیدا طاهری، نشر نظر
- ۱۳۹۳ – باران دیگر نمیبارید، تصویرگر: ماهی تذهیبی، نشر نظر.
- ۱۳۹۳ – اینهمه بادکنکهای رنگی، نشر نظر.
آثار منثور احمدرضا احمدی
- ۱۳۷۳ – حکایت آشنایی من، نشر ویدا، نثرهایی درباره فروغ فرخزاد، سهراب سپهری، فیروز شیروانلو، مهدی اخوان ثالث، ابراهیم گلستان، مرتضی ممیز، مهدی خالدی، بیژن جلالی، آیدین آغداشلو، سهراب شهید ثالث، کیومرث صابری، مسعود کیمیایی و…
- ۱۳۹۵ – از پنجره مسافرخانه، انتشارات کتابسرای نیک،
سایر فعالیتهای احمدرضا احمدی
- ۱۳۸۸ – شعرخوانی در آلبوم موسیقی دور تا نزدیک ساخته هوشنگ کامکار.
- ۱۳۸۷ – شعرخوانی شعرهای خود شاعر در سلسله آلبومهایی به نام صدای شاعر، انجمن شاعران ایران
- ۱۳۷۹ – داور جشنواره ۲۰ سال شعر و قصه کودک
- ۱۳۷۸ – داور نخستین جشنواره موسیقی پاپ در ایران
- ۱۳۷۰ – شعرخوانی در آلبوم ابیات تنهایی ساخته فریبرز لاچینی، دکلمه اشعار سهراب سپهری
- ۱۳۶۸ – شعرخوانی در آلبوم در شب سرد زمستانی ساخته فریبرز لاچینی و آواز محمد نوری، دکلمه اشعار نیمایوشیج
- دکلمه اشعار سهراب سپهری در آلبومی به نام در گلستانه (با صدای شهرام ناظری)
- خواندن اشعار قیصر امین پور در آلبومی به نام فاصله
- خواندن اشعار حافظ در آلبومی به نام شرح شوق با همکاری ژاله علو
- شعرخوانی شعرهای خود در آلبومی تحت عنوان «دوستت دارم» با موسیقی کارن همایونفر – آوای باربد
- کتاب صوتی عاشقانههای حافظ با صدای احمدرضا احمدی و موسیقی داریوش دولتشاهی – نوین کتاب گویا
فعالیتهای سینمایی احمدرضا احمدی
- ۱۳۷۶ – گوینده گفتار متن فیلم بانوی اردیبهشت به کارگردانی رخشان بنی اعتماد
- ۱۳۶۷ – گوینده گفتار متن فیلم نار و نی به کارگردانی سعید ابراهیمیفر
- ۱۳۵۴ – نویسنده پویانمایی ملک خورشید به کارگردانی علیاکبر صادقی
- ۱۳۴۹ – دستیار کارگردان فیلم پنجره به کارگردانی جلال مقدم
- ۱۳۵۱ – بازی در فیلم پستچی به کارگردانی داریوش مهرجویی