تاثیرات شبکههای GEM و سایر شبکههای فارسیزبان بر روی خانوادهها و جامعه
آوید نیوز: عصری که در آن قرار داریم، عصر ارتباطات و عصر سلطهی پدیدهی رسانه بر زندگی انسانهاست. عصر ارتباطات و انفجار اطلاعات که همه چیز در آن تند و سریع و بدون وقفه در حرکت است و به قولی عصر تحول و شتاب است که حتی یک لحظه را هم نباید از دست داد.
نگاهی به تحولات رسانهها در آغاز قرن بیست و یکم، نشانگر آن است که تفکر انسان تا چه اندازه به ابزارهای ارتباطی وابسته است. ابزاری مانند زبان که نخستین وسیلهی ارتباطی بوده، اینک به ابزارهای پیچیدهی انتقال اطلاعات مانند خطوط الکترونیکی و ماهوارههای فضایی تبدیل شده است.
در عصر حاضر، فاصلهها برداشته شده و انسانها با علوم ارتباطات و وسایل ارتباط جمعی به هم نزدیک شدهاند.
از جمله این وسایل ارتباط جمعی قدرتمند، ماهواره و شبکههای ماهوارهای است که به دلیل ویژگیهای منحصر به فرد خود، قادر است پیامهای تصویری را به دورترین نقاط منتقل کند و تعداد بیشماری از افراد را در سراسر دنیا مورد خطاب قرار دهد.
در ابتدا چنین به نظر میرسید که پیشرفت رسانههای ماهوارهای، پدیدهای کاملا مطلوب و عاری از خطاست و اگر چه ماهواره و تکنولوژیهای جدید ارتباطی، سهم بسزایی در پیشرفت علم و رفاه انسانی دارند اما در تجربهی کوتاه و چندین ساله معلوم شده است دارای برخی آسیبها و پیامدهای منفی نیز هستند.
از آنجا که امروزه جنگ و خونریزی برای فتح کشورها، دیگر شیوهی مطلوبی نیست و جوامع استعمارگر به دنبال استعمار و استثمار کشورها از طریق تغییر در تفکرات و باورهای جوامع هستند؛ وسایل ارتباط جمعی، ابزاری مناسب و بسیار پر قدرت برای رسیدن به این اهداف بهشمار میروند؛ ابزاری که بدون جنگ و خونریزی با جذابیت و رنگ و لعاب فراوان کار خود را انجام میدهند.
در چند سال اخیر بسیاری از محافل فرهنگی و رسانههای داخلی مانند تلویزیون و روزنامهها سعی کردهاند مردم را نسبت به نادرست و زیانآور بودن برنامههای برخی شبکههای ماهوارهای و تبلیغات آنها آگاه کنند اما به نظر میرسد این هشدارها توسط عدهای کمتر مورد توجه قرار گرفته و روند تماشای این نوع شبکهها همچنان ادامه دارد.
از جمله این شبکهها، شبکهی امبیسی پرسیا، فارسی وان و جم است که به خصوص جم، با سریالهای ترکی خود در چند سال اخیر توانسته است محبوبیتهای زیادی را کسب کند. این شبکه مدتهاست که با پخش سریالهای خانوادگی دنبالهدار از قبیل عمر گل لاله، کوزی گونی، فاطما گل، ماکسیرا، عشق اجاره ای، انتقام شیرین، سیب ممنوعه و … تبدیل به شبکهی شماره یک طرفداران ماهواره و برنامههای آن شده است که شاید یکی از دلایل این محبوبیت این باشد که کشور ترکیه نسبت به کشورهای غربی، فرهنگ نسبتا نزدیکتری به ایران دارد و کشوری مسلمان است. در ضمن دوبلهی جم کیفیت بهتری نسبت به شبکههای دیگر فارسیزبان دارد و این امر کمک شایانی به محبوبیت این شبکه کرده است.
بسیاری از افراد صرفا به دلیل سرگرمی و پر کردن اوقات فراغت خود به تماشای این سریالها مینشینند و از اهداف و مقاصد گردانندگان این شبکهها بیخبر هستند. آنها غافل هستند که تماشای این تصویرها و فیلمهای مبتذل، کم کم انسان را معتاد و ذهن و اندیشهی او را تسخیر میکند. بلوغ زودرس، باورهای غلط در مورد مسائل عاطفی و جنسی، قبحزدایی از مسائلی مانند خیانت همسران به یکدیگر و سقط جنین از جمله مواردی است که مدیران این شبکههای خوش خط و خال، به بینندگان القا میکنند و ما را خواسته یا ناخواسته تحت تأثیر این پیامها قرار میدهند.
نگاهی گذرا به اطرافمان و ارتباطات افراد هم به ما نشان میدهد که این سریالها در برخی موارد تأثیرات خودشان را به جا گذاشتهاند. به عنوان مثال در گذشته دنیای زندگی بزرگسالان برای کودکان ناشناخته و اسرارآمیز بود و دانستن برخی مسائل توسط کودکان و نوجوانان بر پایهی شرم استوار بود و کودکان و نوجوانان، دربارهی مسائل جنسی، خشونت، بیماری، مرگ، خیانت و نظایر آن، صحبت نمیکردند اما بهتدریج و با کسب آگاهیهای جدید از راه ماهواره، آن اسرار، شرم و رازداریها در برخی خانوادهها به فراموشی سپرده شده و با داشتن اطلاعات به راحتی در موردشان صحبت میشود.
به هر صورت با ورود انواع تکنولوژی به کشور و نیز به دلیل عدم پاسخ دهی برخورد قهری و نیز از آنجا که متاسفانه به دلیل تأخر فرهنگی که ما در برخی موارد داریم یعنی اول تکنولوژی به سرعت و به صورت ناتمام وارد کشور میشود و بعد آموزش استفادهی درست از آن به افراد داده میشود؛ شاهد تأثیرات این نوع برنامهها در میان برخی افراد جامعه هستیم و شبکههای فارسی زبان مذکور در راس آنها با بازی در سنگر «هجوم نرم» دشمنان ایران، تنها یک هدف را دنبال میکنند و آن هم براندازی کیان خانواده است که عواقبی مانند فروپاشی جامعه را در بردارد.
سرانجام وقتگذارنی با سریالهای ترکی چیست و چگونه باید ضمن استفاده از تکنولوژی روز دنیا، باورها و ارزشهای درست را حفظ کرد و از شدت این آسیبها کم کرد؛ موضوع این شماره مجلهی آوید کرمان است.
قبل از اینکه تحقیق مبتنی بر روشهای علمی مجلهی آوید کرمان را در خصوص تأثیرات شبکههای فارسی وان و جم و کنترل آنها، که به کمک دکتر مرتضی ذرهپرور استاد دانشگاه آزاد اسلامی انجام شده است را بخوانید؛ مروری داریم بر اینکه گردانندگان این شبکهها چه کسانی هستند، جنگ نرم که امروزه روش تصرف سرزمینها و ذهن ساکنان آنهاست؛ چیست؟ بعد از آن هم به تحلیل وحید قرایی وکیل دادگستری کرمان راجع به تاثیرات این پدیده بر طلاق و از هم گسستی خانوادهها میپردازیم. همچنین از کامبیز اسماعیلی رئیس پلیس فتا برای اطلاعاتی که در خصوص هویت گردانندگان این شبکهها در اختیار ما قرار داد؛ سپاسگذارم.
پیشینه و تاریخچهی جنگ نرم
تا سال ۱۹۴۵ میلادی، غالب جنگها، جنگ سخت بود. پس از آن با توجه به دو قطبی شدن جهان به بلوک شرق و غرب، دور جدیدی از رقابتها میان آمریکا و شوروی سابق آغاز شد که به جنگ سرد مشهور شد. جنگی که دو ابرقدرت، از رویارویی مستقیم با یکدیگر پرهیز میکردند.
با فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱ میلادی و پایان جنگ سرد، کارشناسان با استفاده از تجارب دو جنگ جهانی و دوران جنگ سرد، دریافتند که با هزینهی کمتر و بدون دخالت مستقیم و جنگ سخت و نیمهسخت میتوان در سایر کشورها نفوذ کرد و حکومتها را تغییر داد که در ادبیات جهانی به «قدرت نرم» و سپس به «جنگ نرم» شهرت یافت.
مبانی قدرت نرم در اوج جنگ سرد در دههی ۱۹۷۰ میلادی با مشارکت اساتید علوم سیاسی و اجتماعی و مدیران با سابقهی سیا و پنتاگون در ایالات متحده ابداع شد.
در این زمان در اصلاحات گورباچف مبنی بر ایجاد فضای باز سیاسی و تغییر در قوانین اقتصادی (پروستریکا) این کمیتهی آمریکایی جنگ سخت و هرگونه رویارویی آمریکا را به صورت مستقیم با شوروی منتفی اعلام کرد و تنها راه به زانو درآوردن بلوک شرق، را نافرمانیهای مدنی و نبرد رسانهای در قالب «جنگ نرم» معرفی کردند.
«جنگ نرم» چیست؟
اما جنگ نرم چیست و چه میکند؟ جنگ نرم مجموعه اقدامات طراحی شدهای است که به دور از هرگونه برخورد خشن و نظامی با هدف دگرگونی در هویت فرهنگی نظام ارزشی مردم و جامعه اقدام میکند.
جنگ نرم، اقدامات روانی، فرهنگی، سیاسی، تبلیغاتی و رسانهای بدون برخورد مستقیم نظامی و درگیری فیزیکی جهت به انفعال بردن و شکست دشمن و استفادهی طراحی شده از تبلیغات و ابزارها جهت نفوذ در افکار، اندیشهها، اذهان و قلبهای مردم است.
و به طور کلی جنگ نرم؛ جنگ تفکر و اندیشهها، جنگ ارزشها و معنویت، جنگ اذهان و قلبها، جنگ باورها و اعتقادات دینی و جنگ عزم و اراده است که بلند مدت، برنامهریزی شده و هدفمند، منظم، مدون و تدبیر شده، تعمدی و کنترل شده است و غیرمستقیم و بهدور از هرگونه برخورد فیزیکی صورت میگیرد.
این جنگ همه جانبه و فراگیر، بدون مرز و قلمرو جغرافیایی، جنگ هویت و سرمایهی فرهنگی، جنگ سایبری و فضای مجازی، جنگ اطلاعاتی، وسایل ارتباط جمعی و جنگ رسانههاست.
اهداف جنگ نرم
استحاله؛ مسخ و دگرگونی هویت فرهنگی
تاثیرگذاری بر اذهان مخاطبان
تهاجم به مرزهای اعتقادی و ارزشی جامعه
ایجاد تردید در دلها و اذهان مردم
تغییر نظام ارزشی و الگوهای رفتاری
تغییر سبک زندگی
تغییر نظرات، نگرشها، دیدگاهها و جهانبینیها
تزلزل در افکار و ارادهی ملی
تزلزل در انسجام و همبستگی ملی
برانگیختن مردم برای رفتارهای اعتراضی و نافرمانی مدنی
سرنگونی نظام حاکم
اما گردانندگان شبکههای فارسی زبان Farsi1 و GEM چه کسانی هستند؟
Farsi1
شبکهی Farsi1 پس از مدتی تبلیغ و در انتظار نگه داشتن مخاطبان فارسی زبان خود بالاخره مرداد ۸۸ برنامههای خود را شروع کرد و در سال ۱۳۹۵ به کار خو پایان داد. برنامههای این شبکه اغلب شامل پخش سریالهای خانوادگی و تفریحی کشورهای مختلف از جمله آمریکا و کره به زبان فارسی (دوبله) و نیز موزیک بودند.
مدیریت شبکهی Farsi1
شبکهی Farsi1 متعلق به فردی به نام «روبرت مرداک» امپراطور رسانهای و چهارمین مرد قدرتمند آسیا بود. دفتر مرکزی این شبکه در هنگ کنگ قرار داشت و توسط کمپانی معروف استار متعلق به نیوز کورپریشین واقع در نیویورک و با همکاری شرکت افغانی موبی متعلق به خانوادهی محسنی اداره میشد.
روبرت مرداک کیست؟
روبرت مرداک، یهودی استرالیایی الاصلی است که به سلطان شیطانی رسانهها معروف است. او دارای ۶۰ شبکهی تلویزیونی به ۱۳ زبان مختلف است که روزانه حداقل ۳۰۰ میلیون مخاطب را به خود جلب میکند. همینطور مسئولیت ۱۰۰ روزنامه و مجلهی معتبر همچون دیلی تلگراف، وال استریت ژورنال، تایمز، ساندی تایمز، نیویورک پست و نیز شبکههای خبری معروفی همچون فاکس، فاکسنیوز و اسکاینیوز و سایتهایی همچون «مای اسپیس» بر عهده این فرد است.
روبرت مرداک که از صهیونیستهای بسیار با نفوذ در دنیاست؛ بارها شخصاً به دخالت در امور دیگر کشورها از طریق همین شبکهی افسانهای رسانهای اذعان داشته است که شاید یکی از مهمترین این کارکردها، اثرگذاری و هدایت افکار عمومی توسط شبکهی فاکسنیوز در جریان جنگ آمریکا علیه عراق باشد.
شخصیت عجیب مرداک بسیار قابل تأمل است او در عین حالی که هدایت بزرگترین بنگاههای خبری را بر عهده دارد؛ بیشترین تمرکز خود را بر برنامههای تفریحی ـ سرگرمی نهاده است. در عین حال پر تیراژترین مجلهی انگلیسی یعنی نیوز آوورلد که یک مجلهی جنسی است؛ متعلق به اوست و همینطور پر تیراژترین انجیل جهان توسط انتشارات او (واندروان) در آمریکا به چاپ میرسد.
شبکهی Farsi1 با اهدافی هولناک
شبکهی Farsi1 ظاهراً برنامههای خود را برای مخاطبان فارسی زبان افغان، تاجیک و ایران تهیه و پخش میکرد، لیکن به خوبی مشخص بود تمرکز اصلی برنامه ها بر روی مخاطبان ایرانی است. برنامههای این شبکهی فارسی شامل پخش سریالهای تفریحی و خانوادگی صرف با دوبلهی فارسی و نیز موسیقی تصویرهای خاص با محتوای جنسی و خشونت بود. این شبکه برای اولین بار اقدام به دوبلهی آثار نمایشی روز اروپا، آمریکا و آسیای جنوب شرقی به زبان فارسی نمود.
از ویژگیهای دیگر این شبکه، پخش سریالهای طولانی مدت و دنبالهدار خانوادگی و تفریحی معمولی بود که مخاطب اصلی آن خانوادهها هستند.
استفاده از ولههای خاص غالباً با غلبه رنگهای صورتی از ویژگیهای دیگر برنامههای این شبکه است. رنگ صورتی خصوصاً آنجا که در کنار رنگهای تیره (مشکی) قرار میگیرد؛ از رنگهای ویژه و مورد توجه شبکههای پورنو بوده و به شدت در تولیدات بصری (مجلهها، سایتها و …) با موضوعات جنسی به کار میرود. برخی روانشناسان معتقدند رنگ صورتی بهخصوص در مجاورت رنگ تیره بر انگیزانندهی حس و غریزهی جنسی در مخاطب است که در این شبکهها بسیار استفاده میشود.
به هیچ عنوان نمیتوان پذیرفت «روبرت مرداک» یکی از بزرگترین مردان رسانهای جهان تنها با هدف سرگرم کردن مخاطبان فارسی زبان جهان شرکتهای متعددی در دبی، هنگ کنگ و نیویورک فعال کرده باشد و شبکهای خاص را بر روی یکی از بهترین فرکانسهای ماهوارهای هات برد راهاندازی کرده باشد اما هیچ هدف خاصی را پیگیر نباشد.
شبکهی Farsi1 اولین شبکهای بود که به طور تخصصی تمام تمرکز خود را بر روی خانوادهها نهاده و اگر قرار است جوانان را نیز مورد هدف قرار دهد؛ آنها را در کنار خانواده مورد توجه قرار میدهد.
شبکهی GEM
یکی دیگر از شبکههای فارسیزبان که رسالت خود را تغییر سبک زندگی مردم ایران قرار داده، شبکهی جم تیوی ( GEM TV) است.
این شبکه از سال ۲۰۰۶ میلادی با شعار «جم همهی شما را دوست دارد» آغاز به کار کرد و به عنوان یکی از شبکههای تلویزیونی «گروه موسیقی و سرگرمی عمومی» (General Entertainment and Music Group) با محتوای برنامههایی نظیر «فیلمهای سینمایی»، «مجموعهها و سریالهای تلویزیونی»، «مستندهای تلویزیونی» «برنامههای آموزشی» و سایر برنامههای سرگرمکنندهی جهان تشکیل شد.
«گروه موسیقی و سرگرمی عمومی» دفاتری در شهرهای دبی، لندن، کوالالامپور و لوسآنجلس دارد. شبکهی جم در سالهای گذشته با ارتقای شبکه و گسترش آن از دو شبکهی معروف خود به بیش از ۴۰ شبکه دست پیدا کرد.
مسئولان این شبکه برای بازیهای المپیک تابستانی ۲۰۱۲، شبکه «جم اسپورتس» GEM SPORTS را راهاندازی کردند که به پخش مسابقات المپیک بصورت HD پرداخت. قبل از آن شبکهی ONYX برای پخش فیلم و شبکهی GEM LIFE برای پخش برنامههای متنوع و مسابقات تلویزیونی را تاسیس کرده بودند. پنج شبکهی MIFA ، ۲۴B ، GEM ARABIA ، GEM AZ و GEM LATINO به پخش موزیک ویدئوهای گوناگون با کیفیت HD و زبان های ترکی، عربی، انگلیسی، فارسی و اسپانیایی میپردازند. شبکه های GEM JONIOR و GEM KIDS برای کودکان برنامه پخش می کنند. GEM SERIES و GEM DRAMA و GEM COMEDY سریال پخش می کنند.
در سالهای گذشته شبکههای جم تی وی به مدیریت «سعید کریمیان»، تلاشهای گستردهای را در هر زمینهای از جمله آگهیهای تجارتی، پخش فیلم سینمایی، سریال، موزیک و… برای جذب مخاطبان جدید داشته است و با ورود به سیستم HD از طریق ماهوارهی یاه ست، به رقیب جدی دیگر شبکههای فارسیزبان در جذب مخاطب تبدیل شد.
محتوا و داستان اکثر سریالهای خانوادگی پخش شده و یا در حال پخش از شبکهی GEM داستان آدمهایی است که مهمترین دغدغهشان خیانت به همسرانشان، سقط بچههای نامشروع، بیاهمیت جلوه دادن احترام به والدین و هویتزدایی از مفهوم خانواده به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی مستقل و مؤثر و … است.
سعید کریمیان مدیر شبکهی GEM کیست؟
«سعید کریمیان» (متولد ۱۳۵۱ به قتل رسیده در سال ۱۳۹۶)، در شهر مرزی قائن به دنیا آمد. وی تا آغاز جنگ بین ایران و عراق، تحصیلاتش را تا دیپلم در همان شهر گذراند. از آن جایی که پدر وی یکی از اعضای گروهک مجاهدین خلق(منافقین) بود در اواخر جنگ و نزدیک عملیات مرصاد به همراه خانوادهاش به پادگان اشرف انتقال یافتند.
وی بعد از کشته شدن پدرش در عملیات مرصاد به همراه مادرش، در سال ۱۳۷۵ با حمایتها و پشتیبانی عموی درباری خود به سوئیس منتقل شد و در آن جا پناهنده گردید. وی که در پادگان اشرف، آشنایی اجمالی با زبانهای خارجه پیدا کرده بود؛ در رشتهی معماری دانشگاه بازل این کشور در مقطع کارشناسی به تحصیل خود ادامه داد. «علیرضا کریمیان» عموی سعید که همسر خود را از دست داده بود؛ با زن برادر خود ازدواج کرد.
سعید کریمیان حدود دو سال در دانشگاه بازل مشغول به تحصیل بود اما از آنجایی که با ازدواج مجدد مادرش مخالف بود؛ با بیمهری عموی خود مواجه گردید و از طرفی نتوانست هزینههای سنگین زندگی و شهریهی دانشگاه را تأمین کند. وی سرانجام مجبور به ترک تحصیل شد و در سال ۱۳۷۷ سراغ برادرش هادی کریمیان که در لوسآنجلس زندگی میکرد؛ رفت.
هادی کریمیان که در رادیو صدای ایران (اولین رادیوی ۲۴ ساعتهی فارسیزبان که به منظور مبارزه با نظام جمهوری اسلامی در آمریکا تأسیس شد) فعالیت داشت، به برادرش پیشنهاد کار داد.
سابقهی سیاسی خانواده کریمیان برای مسئولان رادیو صدای ایران ایدهآل بود و به همین دلیل مطالب و مقالات سعید کریمیان مورد توجه گردانندگان این رادیو قرار گرفت.
بعد از یکسال و نه ماه فعالیت در رادیو صدای ایران و بهبود وضعیت اقتصادی سعید کریمیان، وی با «رویا رضایی» که از خانوادهی یکی از سران مجاهدین خلق طلاق گرفته بود؛ ازدواج کرد. فعالیت در رادیو صدای ایران تا زمانی که تلویزیونهای لوسآنجلسی گسترش پیدا نکرده بود؛ برای هادی و سعید کریمیان شغلی مناسب بود ولی رفته رفته با تأسیس و گسترش قارچگونهی تلویزیونهای لوسآنجلسی فارسیزبان، بازار رادیوهای فارسی زبان خصوصا رادیو صدای ایران تحت تأثیر قرار گرفت. از طرفی پیشنهاد مسئولان سیمای آزادی (تلویزیون ملی ایران و تلویزیون ۲۴ ساعتهی سازمان مجاهدین خلق ایران و شورای ملی مقاومت ایران) میتوانست موقعیت خوبی برای وی به حساب آید.
او دوباره نمیخواست تجربهی تلخ پادگان اشرف را در لندن تجربه کند اما مشکلات اساسی اقتصادی که هم او و هم برادرش با آن دست و پنجه نرم میکردند آن ها را مجبور ساخت تا به لندن بروند و در سیمای آزادی مشغول به فعالیت شوند. سعید کریمیان که از اعضای مجاهدین خلق به حساب میآمد توانست خیلی زود در اتاق فکر سیمای آزادی صاحب نظر شود و تفکراتش را به تلویزیون ملی ایران القاء کند.
کاهش محبوبیت مجاهدین خلق حتی نزد سلطنتطلبان و مخالفان جمهوریاسلامی و اعتراض ایرانیان به این سازمان از طرفی و موقعیت خوب اقتصادی برادران کریمیان از طرف دیگر سبب شد تا سعید و هادی کریمیان بعد از ۳ سال و ۷ ماه فعالیتهای گسترده در تلویزیون مجاهدین خلق تصمیم بگیرند از این تلویزیون جدا شوند. سعید کریمیان بعدها مدیر شبکهی GEM میشود.
کریمیان در شامگاه ۹ اردیبهشت سال ۱۳۹۶، هنگام خروج از محل کار، در خودروی شخصی خود در محلهی سارییر استانبول مورد حملهٔ مسلحانه قرار گرفت و به قتل رسید.[برخی از رسانهها از اصابت ۲۷ گلوله به خودروی وی اشاره دارند. در زمان ترور، شریک کویتی وی نیز که در خودرو بود، کشته شد.