نگاهی دیگر به پیروز کلانتری مستند ساز پیشکسوت و رئیس هیئت مدیره انجمن مستند سازان ایران
آویدنیوز: هر وقت تماس می گیرد کلی حرف برای گفتن داریم و بهانه ای می شود که با هم قرار بگذاریم و مسیر زیادی را پیاده روی کنیم همه دوستان به خوبی می دانند که او چقدر اهل پیاده روی است و چقدر دانش سینمایی دارد. حتی در همه حوزه ها می توان با او حرف زد و خسته نشد.
یک بار در مجله سرمشق مفصل به بهانه مستند همایون درباره خصوصیات اخلاقیش و نوع نگاهش در سینمای مستند نوشتم. با کسی تعارف ندارد حرفش را روشن و صریح می زند. صحبت از پیروز کلانتری است. از فارغ التحصیلان قدیمی مدرسه عالی سینما و تلویزیون، که سالهای زیادی است در سینمای مستند نامی شناخته شده است. پدرش شاعر بود و خودش هنر را با عکاس و نوشتن شروع کرد بعد ها به سینمای مستند رسید و آثار شاخصی را در این رشته تولید نمود. از بنیانگذاران انجمن مستند سازان ایران است و چند ماهی است که دوباره ریاست همین انجمن را برعهده گرفته است. به من می گوید: حمید، وقتی نگاه می کنم می بینم خیلی از اعضای انجمن فقط یک کارت دارند و اصلا فعال نیستند، می خواهم اعضای غیر فعال را از انجمن حذف کنم و کمک کنم برای فعال شدن دوباره انجمن. همه او را می شناسند با کسی تعارف ندارد کلا از همان جنس شفاف و روشن سینمای مستند است. وقتی با من تماس گرفت برای قرار گفت :در جشنواره می بینمت من هم مثل خودش رُک گفتم: من جشنواره فیلم نمی آیم و در ادامه گفتم پیروز خان سه سالی است که به هیچ فستیوال داخلی فیلم نمی دهم. این روزها فضای همه جشنواره ها خیلی خیلی بسته شده همه فیلم ها از فیلتر صد شورا می گذرند تا مجوز اکران بگیرند بعد تازه به هیئت انتخاب می رسند مخصوصا فیلم هایی که من می سازم به کسی باج نمی دهند و همان اول کار حذف می شوند. برای همین است که جدیدا سازمان سینمایی برای جشنواره های خارجی هم مجوز شورای پروانه را می خواهد. تازه نود درصد همان جشنواره های داخلی آنقدر بین هیئت انتخاب تا داوران و فیلمسازان لابی است که از شکل آدم های جشنواره همان روز اول می فهمیم چه کسانی جایزه می گیرند. اصلا در جشنواره های داخلی سینما و هنر اصلا مطرح نیست. خیلی فضای کثیفی حاکم است. بارها دوستان لطف کرده اند و با من تماس گرفته اند و گفته اند که اگر فیلم داری بگو که بگذاریمش در برنامه. یک بار این اشتباه بزرگ را کردم و تا امروز خودم را نمی بخشم برای همین سالهاست. وارد این بازی کثیف نمی شوم و اگر فیلمی بوده خود تهیه کننده مستقیم فرستاده و من نقشی در حضورش نداشته ام. بگذریم به پیروز عزیز گفتم برویم موزه و بعد از مدتها چقدر حرف برای گفتن داشتیم در همه حوزه ها حرف زدیم مخصوصا ادبیات و شعر که دوستان بسیار مشترکی داریم و به همین بهانه کلی خاطره بازی کردیم و حال دلمان را در این روزهای بهاری قرن جدید عوض کردیم.