سنگینی بستری که به جای زیر پا، روی سر باشگاه ایرانی است
آویدنیوز: روندی که فوتبال باشگاهی ایران در حال گذران آن است یک موضوع را روشن می کند و آن اینکه فقط دلخوش به رقابت داخلی تیم های محبوب باشگاهی خود باشید و برای قهرمانی لیگ و حذفی داخلی آن ها کف مرتب بزنید و البته امیدوار باشید که تنها فخر بین المللی باشگاهی شما پیروزی بر باشگاه های عمان، اردن و یمنی برای فتح سطح دو و سه آسیا باشد.
این روند به نابودی کشیدن باشگاه های ایرانی در سطح آسیا در دو، سه دهه اخیر که باشگاه های عربی و شرق آسیا در حال پیشرفت مضاعف بودند برای باشگاه های ایرانی مسیر داده شد و البته این روند کاملا به مسائل غیرفنی و خارج از زمین برمی گردد.
از نظر فنی فوتبالیست های ایرانی و به طور کلی بطن فوتبال ایران سرشار از توان فنی بالاست و فوتبال ایران از نظر استعداد چندین پله از سایر کشورهای عربی و حتی شرق آسیا بالاتر است اما آنچه که اجازه نداد این استعدادها به فراخور توان خود در قاره کهن و در سطح باشگاهی، آقایی کنند و به جایگاه واقعی خود برسند، ساختار معیوب و چرخه فشل مدیریت و بسترسازی باشگاهی فوتبال ایران بوده است.
بستری که در آن اجازه نخبه پروری در بحث مدیریت نمی دهد و مدیران فوتبال دولت زده ایران را اصولا نهادهای سیاسی و نوع ارتباط آن ها با این نهادهای قدرت گزینش می کند. ساختاری که در آن سرمایه گزار علاقه مند واقعی را فراری می دهد و اجازه کوچکترین درآمدزایی برای ورود بخش خصوصی عاقل و مغزهای اقتصادی را نمی دهد. فوتبال باشگاهی که در آن برنامه ریزی ها عمدتا بر خرج بی حساب پول بیت المال و عموم مردم گذاشته شده است و هر سال فقط اخبار آن در این زمینه بدتر و دلسرد کننده تر می شود. باشگاه هایی که به واسطه همین دولت زدگی، بی ثباتی مدیریتی در آن ها حرف اول را می زند تا یک ساختارسازی بین المللی در آن به چشم نخورد و نهایتش آن شود که حتی یک میزبانی ساده بین المللی از دست فوتبال ایران برنیاید چه رسد به هدف گذاری های بزرگ تر و هزاران مورد دیگر از این دست که فوتبال باشگاهی در ایران را به قهقرا برده است و همچنان می برد.
در این شرایط فوتبال ایران باید چند ده سال از فوتبال کشورهای عربی که ساختار حرفه ای سازی و خصوصی سازی واقعی را در تن و بدن خود منطبق کرده اند و حالا مدیریت فوتبالی خود را به باشگاه های اروپایی گسترش داده اند نرسد و یا گردپای باشگاه های شرق آسیا را هم نبیند که باشگاه های خود را در حرفه ای سازی به باشگاه های روز دنیا نزدیک کرده اند.
این نه خود تحقیری است و نه بزرگ کردن رقبا… این یک واقعیت تلخ برای ماست که آثار خود را تقریبا همه ساله در چشم ما می کند و ما خود را به کوری می زنیم…واقعیتی که زیر درخشش همان استعدادها که گاهی ما را برابر قبا برنده می کنند و یا فینال های مقطعی و بی دوام را برای ما زمینه می سازند پنهان نمی شود و بوی گند و تیزی خون ریزش را همیشه با شکست های مداوم در بدن ما می کند.
فوتبال باشگاهی ایران با تداوم این روند به سطح همان عمان، اردن نزول پیدا می کند و تا زمانی که یک انقلاب بزرگ در ساختار فوتبال باشگاهی در ایران شکل نگیرد و نهادهای قدرت و دولت دست خود را از این فوتبال کوتاه نکنند، باشگاه های ایرانی روند تحقیر و ناکامی و حتی به زودی نزول خود را به درجه دو و سه آسیا با سرعت باور نکردنی طی خواهند کرد.