تحلیلی بر تولیدات محتوایی سیمای مرکز کرمان
آوید کرمان ـ بیشک راهاندازی شبکهی استانی سیما، یکی از راههای مهم رسانهای برای بیان و معرفی استان است. شبکهی استانی میبایست با پوشش گسترده، مسائل مهم و مبتلابه استان را مطرح کرده و به نوعی تریبون تولیدات و فعالیتهای اهالی منطقه باشد. برای همین هم بود که راهاندازی شبکهی استانی سیمای مرکز کرمان در اسفندماه ۷۹، با اقبال خوب کرمانیهای نجیب مواجه شد و به سرعت میان هم استانیها جا باز کرد اما تب استقبال از کانال استانی، خیلی زود به علت فقدان جذابیت و خلاقیت در تولید محتوا فروکش کرد و این یعنی صرف تأسیس شبکهی استانی کافی نیست، بلکه چگونگی عملکرد، کارایی و تولیدات آن به مراتب مهمتر بوده و ضروری است؛ آنتن سیمای استانی مطابق با نیازها و مسایل موجود استان تغذیه شده و برنامهسازی و تولیدات با امعان نظر به سنجش دقیق از نیازهای مخاطب باشد. این نوشتار میکوشد تا برخی تولیدات محتوایی کنداکتور پخش سیمای مرکز کرمان را مورد کنکاش قرار دهد.
سیمای مرکز کرمان در شانزدهمین سال تولد خود قرار داشته و زمانی که میرفت تا تبدیل به یکی از رسانههای اثرگذار برای مخاطبان کرمانی باشد، به سبب باری به هر جهت پُرشدن آنتن و کنداکتور طی سالیان اخیر در باتلاق سقوط خلاقیت و ریزش مخاطب گرفتار شده است.
با نگاهی به جدول پخش تلویزیون استانی، میتوان دریافت که شبکهی کرمان، روزانه کنداکتور هفده ساعتهای را روانهی آنتن نموده و به خورد مخاطب میدهد. با نگاهی دقیقتر به کنداکتور شبکه که در سایت مرکز کرمان قابل مشاهده است، شاید بتوان گفت کمیت برنامههای تولیدی روزانه که به بینندگان عرضه میشود، به سختی به تعداد انگشتان یک دست برسد. نگارنده خود از مخاطبان بیعلاقهی شبکه کرمان بوده و گاهی به دنبال یافتن کمترین محتوای خلاقانه در لابهلای جدول پخش سیما، بینندهی شبکهی کرمان می شود.
اخیراً برنامهای با عنوان «رویش» بهطور روزانه برای نوجوانان کرمانی و با هدف سرگرم کردن نسل چهارمیهای پس از انقلاب تولید، ضبط و پخش میشود که در یکی از آیتمهای آن بنام زنگ تفریح، مجری از شرکتکنندگان که به اتفاق دانشآموز هستند، میخواهد تا خلاقیت و شیرین کاری خود را بروز دهند. توجه داشته باشید که رسانهی استانی رسالت اصلی خود را تا چه عمقی به فراموشی سپرده که آنتن سیما تبدیل به نمایش شیرینکاری میشود. در برنامهی عصر ۲۶ مهرماه، مجری آیتم، منتظر دیدن شیرین کاری دانشآموزان میماند که در این میان چند تن از شرکتکنندگان صدای حیوانات را تقلید میکنند. مجری هم در کمال تعجب از آنها میخواهد تا این کار را تکرار کرده و حتی از دو نفر از آنها میخواهد تا نزاعی را در قالب ادای صدای دو حیوان به نمایش بگذراند. دانشآموزان و نسل چهارمیهایی که بایسته است استعداد و خلاقیت فکری آنها در جهت رشد و تعالی بهکار گمارده شود، به عنوان خوراک کنداکتور، نمایشی مضحکانه بر روی آنتن به اجرا در میآورند. به طور قطع و یقین تولید چنین محتوایی زیبندهی آنتن سیمای استانی نیست و سالهاست که رویکردی این چنین در تولید آیتم سرگرم کننده منسوخ گردیده است.
در امر برنامهسازی برای تلویزیون، اگر کپی کاری از برنامهها و ایدههایی که در سایر شبکههای سراسری و استانی استفاده شده است، بتواند توأم با خلاقیت، ذرهای از مشکلات و بحرانهای اجتماعی، ورزشی و فرهنگی استان را مرتفع نماید، به جهت تأثیرگذاری در حل مشکل، میتواند مورد توجه قرار گیرد اما تکرارسازی و کپی نمودن عاری از فایده، همراه با تقلید و تصنعگرایی از برنامههای مشابه، چیزی جز هدررفت منابع مالی و رسانهای و اتلاف بودجه و پول کرمانیها نخواهد بود.
کنداکتور شبانگاهی سهشنبه شبکهی کرمان، میزبان برنامهای موسوم به «عصر ورزش» گردیده است که کپی کاری تمام عیار از «برنامه نود» محسوب میشود. ژستهای مقلدانه، اجرای تصنعی و فقدان محتوای مؤثر در تولید، ذهن هر بینندهای را به سوی فقدان خلاقیت در برنامهسازی میکشاند. نگارنده امیدوار است پخش چندسالهی زنده و غیرزنده این برنامه به همراه بازپخش آن که بالغ بر صدها دقیقه از آنتن و کنداکتور را پوشش داده، توانسته باشد حتی مشکلات ورزشی را نیز در شهر زهکلوت و جازموریان مرتفع نموده باشد و صرفاً اختصاص به پوشش رویدادهای رفسنجان، کرمان و سیرجان نداشته باشد.
پای ثابت تولیدات شبانگاهی شبکهی کرمان برنامهی «شبهای کرمان» است که چندین سال بهطور زنده تولید شده و در شبهای پاییزی در دل کنداکتور پخش، جا خوش کرده و مجری آن در بیوگرافی خود را «کارگردان تلویزیون، مجری تلویزیون، گوینده رادیو و نویسنده» معرفی نموده، روی آنتن زنده فرستاده میشود. مشاهدهی تنها یک برنامه از «شبهای کرمان» به آسانی مخاطب هوشمند کرمانی را به این نتیجه میرساند که این برنامه بدون برخورداری از ساختار هدفمند برنامهسازی تلویزیون و محتوای مفید، بهطور شبانه پنجاه دقیقه از کنداکتور پخش را در اختیار گرفته است. برنامهای که با تیتراژی کلیشهای شروع شده و با نمایش چندین بارهی تصاویر باغ شاهزاده و خواندن پیامکهای دریافتی بینندگان و تشکر از آنها برای ارسال پیامک ادامه یافته و سپس بعد از دیدن گزارش نخنمای تهیه شده توسط گزارشگر از سطح شهر، مجری تا شبی دیگر با بینندگان خداحافظی میکند.
در رسانه فراگیری چون تلویزیون، قدرت جذب یا دفع وابستگی زیادی به مثلث مخاطب، تهیه کننده و محتوا دارد. حال با این وصف آیا میتوان پرسید تداوم این گونه رویکرد سنتی در تولید محتوا بهجز پر کردن آنتن و تکمیل کنداکتور چه منفعتی از محتوا را نصیب مثلث مذکور نموده است؟! آیا این امر به ذهن متبادر نمیشود که این گروه از تهیهکنندگان دغدغهی جلب رضایتمندی مخاطب تلویزیون را نداشته و صرفاً به پر نمودن آنتن گرسنهی تلویزیون و کنداکتور پخش میاندیشند؟!
در حالی که امروزه یک شبکهی فارسی زبان ماهوارهای، با کمتر از ۵۰ نفر نیرو مدیریت و اداره میشود؛ مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است و این درحالی است که شبکهی استانی کرمانیها، مستقیم یا غیرمستقیم حداقل چند صد نیرو را با نازلترین سطح تاثیرگذاری در خود جای داده است. به نظر میرسد رسانهی استانی کرمان در آستانهی ورود به هفده سالگی خود نتوانسته است به اندازهی مکفی انتظارات نه فقط شهروندان کرمانی بلکه تمام هم استانی ها را برآورده سازد. این شبکه هر روز و لحظه به لحظه که زیرنویس «شبکه کرمان، شبکه همدلی» را روانهی نگاه نجیبانهی مخاطبان کرده و با خود یدک میکشد، همچنان با این حجم از پتانسیل و توانمندی موجود در سطح استان، نتوانسته کنداکتوری با محتوای مفید و آموزنده راهی نگاه مهربان کرمانیها نموده و آنتن سیما را تبدیل به یک دانشگاه غنی از تمامی احتیاجات فکری شهروندان نماید. در روزگاری که بحران ریزش مخاطب و سقوط اعتماد وی، صدا و سیما را به گل نشانده است، امید میرود تا جامعنگری در محتوا، خلاقیت در تولید و واقعگرایی در پخش، در دل کنداکتور سیمای مرکز کرمان، جای اصلی خویش را باز یابد.
در رسانه فراگیری چون تلویزیون، قدرت جذب یا دفع وابستگی زیادی به مثلث مخاطب، تهیهکننده و محتوا دارد. حال با این وصف آیا میتوان پرسید تداوم این گونه رویکرد سنتی در تولید محتوا بهجز پر کردن آنتن و تکمیل کنداکتور چه منفعتی از محتوا را نصیب مثلث مذکور نموده است؟!