آوید نیوز ـ یکی از فوایدی که تلویزیون میتواند داشته باشد؛ کارکرد آموزشی آن است. به ویژه در مواقعی از سال مانند فصل تابستان که کودکان و نوجوانان اوقات فراغت بیشتری داشته و وقت زیادی را پای برنامههای تلویزیونی میگذرانند، میتوان از این فرصت به عنوان فرصتی برای آموزش غیرمستقیم مفاهیم به آنها استفاده کرد. ارائهی برنامههای آموزشی و بینیاز کردن افراد از ثبتنام در کلاسهای متفاوت و یا ارائهی مشاورههای پزشکی و روانشناسی و فرصت صحبت با متخصصان را هم میتوان از اثرات مثبت تلویزیون برشمرد که در اقتصاد خانواده هم میتواند تاثیرگذار باشد. برنامههای ورزشی یا تفریحی و سرگرمی هم در بالا بردن روحیهی افراد جامعه و شادی بخشیدن به آنها تاثیر دارد. البته یکی دیگر از فواید این وسیله این است که با استفادهی صحیح و به اندازه، میتوان آن را به عاملی در جهت تحکیم پیوندهای خانوادگی تبدیل کرد. کنار هم جمع شدن افراد یک خانواده برای تماشای برنامهی مورد علاقهشان و پس از آن بحث و تبادل نظر دربارهی آن، میتواند به رد و بدل کردن نظرهای گوناگون و شناخت بیشتر افراد خانواده از یکدیگر و صمیمیت بیشتر آنها منجر شود که به نوبهی خود بسیار مثبت و سازنده است. نقش رسانه در کاهش آسیبهای اجتماعی نیز اثبات شده است.
از سوی دیگر، امروزه فضاهای مجازی و بازیهای رایانهای که معمولا فعالیتهایی انفرادی هستند؛ رشد و نفوذ زیادی در میان مردم پیدا کردهاند و روز به روز افراد را بیشتر و بیشتر جذب خود کرده و به سمت تنهایی، دوری از فضای واقعی و انزوا بردهاند اما تماشای برنامههای تلویزیون که معمولا گروهی صورت میگیرد؛ میتواند باعث ارتباط بین زوجها و یا فرزندان یک خانواده شود و از انزوای افراد جلوگیری کند که این امر اهمیت بسزایی دارد. با این حال در همین زمانی که شبکههای اجتماعی و رسانههای الکترونیکی جایگزین بسیاری از رسانهها شدهاند؛ اگر از متخصصان بهره گرفته شود و برنامهریزان با شناخت نیازهای جامعه به تولید برنامه بپردازند؛ میتوان مخاطبان زیادی را جذب کرد و با کمک همین رسانه هم میتوان افراد را دور هم جمع کرد و بسیاری از الگوهای رفتاری مناسب را جایگزین الگوهای نادرست و رفتارهای نابهنجار کرد. از آسیبهای اجتماعی کاست و به جامعه آموزشهای لازم را داد. البته برنامههای آموزندهای که قابلیت جذب مخاطب و برقراری ارتباط و حفظ بیننده را داشته باشند.
این در حالی است که در بیشتر موارد، تلویزیون با برنامههای سطحی و کم مخاطب و بدون شناخت نیازهای جامعه، علاوه بر هدر دادن بیتالمال، به جذب بیشتر مخاطبان به شبکههای اجتماعی و برون مرزی کمک میکند. از این جهت به سراغ شش تن از کسانی که با رسانهی ملی و محلی کار کرده و تجاربی در این خصوص دارند؛ رفته و از آنها در خصوص اینکه آیا تلویزیون محلی ما مخاطب دارد و اگر نه، چرا ؟ پرسیدیم که از این شماره نشریه به آنها خواهیم پرداخت. در این شماره با «مهدی حشمتی» و «صمد قرباننژاد» دو تن از مجریان و بازیگران استان به گفتوگو نشستیم.
مهدی حشمتی:
جذابیت، شناخت مخاطب، بودجه و محتوا، لازمهی ساخت یک برنامهی خوب
رسانهای مانند تلویزیون به دلیل گستردگی، امکانات، نیروها و … با رسانههای دیگر قابل مقایسه نیست. در سالهای اخیر رسانههای مجازی هم به دلیل پیشرفت تکنولوژی و استقبال زیاد مردم از آنها، رشد چشمگیری داشتند و این رشد و اقبال مخاطب به آنها باعث شده رقیب جدی برای رادیو و تلویزیون باشند رقیبی که زنگ خط را برای این رسانهها به صدا در آورده است. من به عنوان کسی که در رسانهی محلی شبکهی کرمان کار میکنم؛ همیشه با یک سوال جدی از سوی مخاطبان روبهرو میشوم. مردم برنامههای شبکهی کرمان را با شبکهی سراسری مقایسه میکنند و دربارهی کیفیت برنامهها گلایه دارند. ابتدا باید بگویم مقایسهی این دو، کار اشتباهی است. به عنوان مثال برنامهای مانند ۹۰ که مخاطبان میلیونی و زیادی دارد، شاید هزینهی دکور آن برابر بودجهی چند ماههی تلویزیون کرمان باشد. نکتهی مهمتر اینکه رسانههای استانی بر اساس دستورالعمل صدا و سیما برنامه تولید میکنند یعنی مثلا از ۱۲ ساعت پخش برنامه، طبق دستور، برنامههای تولیدی و آرشیوی باید با هم پخش شوند و گاهی اوقات هم بر اساس دستورالعمل سازمان صدا وسیما، رسانههای محلی قدرت اختیار تولید هر اثری را ندارند. به عنوان مثال در مسالهی جذب اسپانسر دستورالعملهای عجیب و غریبی وجود دارد. هر چند نقش مدیران کل مراکز در این بین بیتاثیر نیست. در آنتن شبکههای سراسری موارد زیادی را میتوان مشاهده کرد که اجازهی پخش از شبکههای استانی را ندارند که این باز برمیگردد به نگاه سراسر اشتباه مدیران در رأس سازمان صدا و سیما.
برای رسیدن به پاسخ این سوال که آیا شبکهی کرمان مخاطب دارد، باید به چند نکته اشاره کنم:
برنامهسازی یک تخصص است. طراحی و تولید برنامههای تلویزیونی یک فعالیت تخصصی پیچیده است و تولید آن، یک کار گروهی است. کسانی که در این زمینه فعالیت میکنند لازم است با ابعاد مختلف برنامهسازی آشنا باشند.
چهار عامل اصلی در ساخت یک برنامهی تلویزیونی، جذابیت، شناخت مخاطب، بودجه و محتواست. شاید یکی از مهمترین آنها، شناخت مخاطب باشد. پخش چه برنامهای از شبکهی کرمان، میتواند جوان کرمانی که با موبایل خود تمام دنیا را رصد میکند؛ جذب کند. عدم شناخت صحیح مخاطب و نیازهای آن، یکی از آفتهای شبکهی استانی کرمان است.
مدت زمانی که برنامهساز تلویزیونی نیاز دارد تا مخاطب را جذب کند، به اندازهی زدن از یک شبکه به شبکهی دیگر است. مخاطب، کانال را عوض میکند، اگر ظرف چند ثانیه جذب شد، در آن کانال میماند و گرنه از آن کانال میرود.
زیباییشناسی و جذابیت نیز از ابعاد بسیار مهم برنامه هستند. نگاه هنرمندانه و زیباشناسانهی یک برنامهساز باید در تمام لحظات برنامه، دیده و لحاظ شود. تنوع رسانههای تصویری، سلیقه و دیدگاههای تصویری مخاطبان را تغییر و ارتقا داده است و بینندگان، گرافیک و رنگ و لعاب را به خوبی میشناسند و اگر نیازهای بیننده برآورده نشود، ناگزیر است که دست به قضاوت بزند و برنامه را با سایر شبکههای دیگر مقایسه کند. زیبایی شناسی و جذابیت هم شاید یکی از عناصر مهم و فراموش شده در برنامهسازی در کرمان است. این شناخت و آگاهی مخاطب در همهی ابعاد و دسترسی او به سایر رسانههای مکتوب دیداری و شنیداری و … کار برنامهسازی را دشوار کرده است. همهی عوامل موثر در ساخت یک برنامهی تلویزیونی اعم از عوامل فنی و هنری نیاز به بودجه دارد. بودجهای که در رسانههای محلی شبیه یک شوخی است و متاسفانه همانطور که اشاره شد؛ در بحث جذب اسپانسر، قواعد عجیب و غریبی وجود دارد که برنامهسازان نمیتوانند برای برنامهی خود، اسپانسر جذب کنند تا با پولی که از اسپانسر دریافت میکنند به برنامهی خود، رنگ و لعاب دهند. به عنوان مثال دعوت از هنرمندان مطرح کشور یا استفاده از دکورهای جذاب و موارد بسیار تا بسیار دیگر.
استفاده از هنرمندان رشتههای مختلف هنری، استفاده از تمامی ظرفیتهای اقلیمی طبیعی و محیطی استان و استفادهی صحیح از لهجه و فرهنگ غنی کرمان، میتواند بیننده را با شبکهی کرمان آشتی دهد. تزریق روحیهی نشاط و شادابی و ساخت برنامههایی که انرژی و نشاط را در جامعه به وجود میآورند؛ از ضروریات کنداکتور شبکهی کرمان است.
مدیران و نیروهای متخصص و کاربلد رادیو و تلویزیون کرمان، میتوانند با تغییر نگاه و رویکرد، شبکهی کرمان را به جایگاه واقعی خود در میان سایر رسانههای تصویری برسانند. دیوار اعتماد میان مخاطب و تلویزیون در کرمان هنوز فرو نریخته است و شاید سهل انگاری و پافشاری به بعضی از سیاستهایی که تا به امروز جواب نداده است؛ بر این دیوار ترک بیندازد. با توجه به شناخت کامل ظرفیتهای شبکهی کرمان اعم از نیروی انسانی و تجهیزات فنی، مطمئن خواهم بود که این ظرفیت بالقوه و این پتانسیل، میتواند با ساخت برنامههای درجه یک تلویزیونی، مخاطبان را از تمامی رسانهها به سمت شبکهی کرمان متمرکز کند.
صمد قرباننژاد:
صدا و سیمای ما، همگام با زندگی مردم بهروز نشده است
به نظر من در حال حاضر صدا و سیمای ما آن گونه که باید مخاطب ندارد.
به عقیدهی من این اتفاق طبیعی است؛ چرا که با فراگیر شدن گوشیهای هوشمند و نرمافزارهای پیامرسان متعددی که وجود دارند، مردم برای کسب اخبار، اطلاعات و حتی سرگرمیهای خودشان، سراغ این سیستمها رفتند. دلیل آن هم این است که این روزها به خاطر ماشینی شدن زندگیها، مردم دوست دارند؛ به سریعترین روشها اطلاعات کسب کنند و حتی در سرگرمیها هم دوست دارند خیلی زود به نتیجهی دلخواه برسند. کلیپ کوتاه ببیند، حتی طنزها و رویدادهای کوتاه، خب این هم قاعدهی زندگی ماشینی است اما متاسفانه صدا و سیمای ما، همگام با زندگی مردم و سیستم زندگی اجتماعی مردم به روز رسانی نشده است به عنوان مثال هنوز صدا وسیمای ما پخش آلات موسیقی که از اوایل انقلاب ممنوع بود را ممنوع میداند، چرا که اشاعهی موسیقی میشود و این دردآور است. خود من در یکی از مناطق دور افتادهی ریگان مستندی ساختم که موسیقی سنتی آنجا هم در این مستند بود اما به همین دلیل صدا وسیما آن را پخش نکرد! یعنی در آن نقطهی محروم، مردم موسیقی دارند و ابزار آلات موسیقی را میبینند یا همگان در خیابان، در فروشگاههای فروش آلات موسیقی، ابزار نواختن موسیقی را میبینند و خریداری میکنند ولی دیدنش در تلویزیون ممنوع است.
یا برخی از سیاستهای یک بام و دو هوای صدا و سیما در برخی موارد که صرفا مال کرمان هم نیست و در همه جای کشور است و این به نظر من اشتباه است و دلیلی شده تا تلویزیون بخشی از مخاطبانش را از دست بدهد. به طور مثال اگر یک خانم کم حجاب در یک مصاحبهی تلویزیونی از پشت صحنه رد شود؛ طبق قوانین، تلویزیون نباید آن را پخش کند ولی در روزهای خاصی، تلویزیون سراغ آدمهایی میرود که تاکنون آنها را پخش نمیکرد مثل همین کم حجابها، خب این سیاست دوگانه آدم را دلزده میکند. یا یک سیاست و یک قانون در هر زمانی باید اجرا شود؛ اجرا شود و یا اگر میشود اجرا نگردد، در همهی موارد اجرا نشود.
البته از نظر من دلیل دیگر هم این است که صدا وسیما نتوانسته است در مقابله با رسانههای مجازی یک فضای رقابتی ایجاد کند. بنابراین به عقیدهی من، صدا و سیما این روزها، یک رسانهی فراگیر نیست بلکه یک رسانهی ملی است. وقتی شما میبینید یک کلیپ خاص در فضای مجازی حتی تا ۱۰میلیون بازدید کننده دارد؛ اما پرمخاطبترین برنامهی صدا و سیما بیش از پنج میلیون مخاطب ندارد؛ این خیلی پیام دارد.
فکر میکنم رسانهی ملی باید با روز و جامعه و دنیا همگام شود؛ باید یک مقدار ممیزیها را بر اساس حال و هوای امروز جامعه و زندگی امروزی اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، مردم تنظیم کرد و تغییر داد.
روزی که مردم احساس کنند صدا و سیما، رسانهای است که از آنها جداست قطعا به آن، بیاعتماد میشوند. البته این موارد، صرفا مختص شبکهی کرمان نیست و به سراسر کشور مربوط است و من این را از بازیگران و مجریان دیگر استانهای کشور به واسطهی ارتباطاتی که با هم داریم نیز شنیدهام و غیر از چند استان که شبکههای آنها، به زبان محلیشان است مثلا آذری زبانها یا خوزستانیها که دو شبکهی فارسی و عربی دارند و شبکهی کردستان که به زبان کردی است و مردم به خاطر حس ناسیونالیسمی که نسبت به زبان خود دارند؛ فراگیرتر هستند، اکثر استانهای کشور عمدتا مخاطبان خاصی ندارند مگر در اخبار چون که بیشتر مردم پیگیر اخبار محلی خود هستند. بنابراین نه تنها شبکهی استانی ما که تمام شبکههای سراسری ما نیز بییندگانشان کم هستند.
بخش دیگر این کممخاطبی، تعدد شبکههای تلویزیونی است. ما تا حدود دههی ۷۰ ، دو شبکه داشتیم و تا حدود سال ۸۴ ، مجموع شبکههای ما محدود بودند اما امروز بیش از صدها شبکهی تلویزیونی داخلی داریم که باعث میشود مخاطب سراغ شبکهی تخصصی خود برود به عنوان مثال کسی که بازاری است دنبال شبکههای اقتصادی، مستندسازان، مستند، کودک شبکهی پویا، کسی که خواهان آموزش است؛ شبکهی آموزش را میبیند و … یعنی هر کسی طبق سلیقهی خود، برنامهی دلخواهش را میبیند و طبیعی است که این عامل تاثیرات خود را بر روی کم شدن مخاطبان همهی شبکههای تلویزیونی میگذارد.