آوید نیوز ـ اوایل آبان ماه سال ۹۵ بود که خبر تکاندهندهی آزار و اذیت کودک سه سالهای به نام «ستایش» توسط مادر و ناپدریاش در رفسنجان، بر روی خبرگزاریها و سایتها قرار گرفت.
کبودی، زخم و سوختگی با سیگار، نقوش حاصل از اعتیاد، توهم و سنگدلی به ظاهر مادر، و ناپدری ستایش کوچک است که تا ابد بر روح و روان این کودک معصوم و بیپناه به یادگار میماند.
در سالهای اخیر با پیشرفت علم و تکنولوژی، بسیاری از بیماریهای جسمی کودکان درمان شده و بشر امروز در مقایسه با گذشته، کمتر با پدیدهی مرگ کودکان به دلیل بیماریهای مختلف جسمی و مشکلات بهداشتی روبهرو است اما به همان نسبت با مشکلات عدیدهی روحی و روانی کودکان به دلیل عدم توجه به بهداشت روان آنها مواجه است که به نظر میرسد دلیل به وجود آمدن بسیاری از آنها، خود انسانهایی هستند که بیشترشان درگیر درمانهای جسمی کودکانند غافل از این که ضربههایی که به روح کودکان توسط آنها زده میشود؛ کمتر از مرگ و دردهای جسمی نیست.
یکی از این آسیبها و ضربههای روحی «کودکآزاری» است. متاسفانه از آنجا که بیشتر این کودکآزاریها توسط خانواده، نزدیکان و آشنایان کودک رخ میدهد؛ گزارش نمیشوند و چه بسیارند کودکانی که در گوشه و کنار دنیا مورد ظلم و آزار قرار گرفته و میگیرند ولی صدایشان به گوش کسی نمیرسد و شاید حتی بتوان گفت کودکانی که اخبار آزارشان منتشر و منتج به رسیدگی به اوضاعشان میشود؛ کودکان آزار دیدهی خوش اقبالتری هستند و باید از کسی که صدای این کودکآزاریها را فریاد زده و میزند، تقدیر کرد. درست مثل فرد ناشناسی که به داد دردهای پنهان «ستایش» میرسد و طی تماس با اورژانس اجتماعی رفسنجان، پرده از راز شکنجهی این کودک برمیدارد و او را از آن تاریکخانهی عنکبوتی اعتیاد و تارهای بیمهریاش نجات میدهد.
کودکان هر کشوری، آیندهسازان آن کشور هستند و کسانی که به سلامت روح و روان و جسم این آیندهسازان توجه نمیکنند؛ شایستهی جامعهای سالم و سازنده نیستند.
طبق تعریف ارائه شده توسط سازمان بهداشت جهانی هر انسان کمتر از ۱۸ سال، کودک محسوب میشود و به هرگونه سوءرفتار فیزیکی، عاطفی، جنسی، غفلت و یا رفتار توأم با بیتوجهی و یا هرگونه عمل دیگری که منجر به آسیب حقیقی به سلامت کودک، رشد، ادامهی حیات، یا شأن وی در زمینهی مسئولیتپذیری، اعتماد یا قدرت گردد و موجب افزایش احتمال آسیب شود، «کودکآزاری» گفته میشود که به چهار شکل فیزیکی، جنسی، عاطفی و روانی و بیتوجهی طبقهبندی میشود.
بسیاری از ما وقتی از کودکآزاری صحبت میشود، بلافاصله کتک زدن، شکستن اعضا، سوزاندن در ذهنمان نقش میبندد در حالیکه علاوه بر این موارد، هرگونه رفتار نامناسبی که بر عملکرد رفتاری، شناختی، عاطفی و جسمی کودک تأثیر منفی داشته باشد، مانند آزارهای کلامی، غیرکلامی، سرزنش و تحقیر، ناسزا گفتن، مسخره کردن، دست انداختن، مقررات و کنترل شدید و نامعقول، ترساندن مکرر از تنبیه سخت بدنی، انتظارات و برخوردهای نامناسب با سن، به خدمت گرفتن کودک برای ارضای نیازهای عاطفی خود و پاسخهای رفتاری غیرقابل پیشبینی والدین که باعث بیثباتی و دگرگونی شناختی کودک شود، استفاده از کودکان برای دستیابی به مقاصد سیاسی، مثلا استفاده از آنان برای جاسوسی، درگیر ساختن کودکان رشد نیافته (نابالغ) و وابسته در فعالیتهای جنسی و یا اعمالی که با اقدام به آنها، قوانین و محرمات جامعه زیر پا گذاشته میشود همچون زنا با محارم، هتک و تجاوز به عنف و وادار کردن کودکان به فاحشگی، واداشتن کودک به کارگری و گدایی، عدم مراقبت و علاقهمندی به کودک شامل محرومیت از نیازهای اساسی همانند غذا، پوشاک و محرومیت از اقداماتی که برای رشد طبیعی و نمو او نیاز است یا کودک را در معرض خطر قرار میدهد شامل عدم مراقبت کافی جسمانی، بهداشتی و عدم تأمین نیازهای روحی، هیجانی و آموزشی، ترک و به حال خود رها کردن او، فقدان محبت کافی، صحبت نکردن با وی، عدم رسیدگی به وضعیت تحصیلی و بیتوجهی به ترک مدرسه، کودک را در معرض خطرهایی چون سرما و گرما قرار دادن، امتناع یا تأخیر والدین یا سرپرست در انجام اقدامات درمانی و مراقبتهای پزشکی، فقدان نظارت مناسب، سپردن فرزند به مراقبانی که به دلایلی توجه کافی به کودک ندارند، غفلت از فراهم کردن منطقهای امن و انتخاب محلهای مناسب برای زندگی و ایجاد فرصتها یا بهرهگیری از منابع کافی برای تأمین رشد اجتماعی، غیبت از مدرسه با اجازهی مراقب، ثبتنام نکردن کودک در مدرسه یا تأخیر در ثبتنام، عدم توجه به نیازهای ویژهی آموزشی، همگی از موارد کودکآزاری و غفلت والدین نسبت به کودک و رشد و پرورش او که یکی از نعمتهای الهی است که به ما به امانت سپرده شده است؛ محسوب میشوند.
به گفتهی «راحله حیدری» کارشناس ارشد مشاوره و راهنمایی، کودک آزاری در کودکان اثرات بسیار گستردهای را شامل میشود که نشانههای آن را تا زمان بزرگسالی به همراه خواهد داشت و میتواند سرنوشت کودک را تحت شعاع قرار دهد.
وی با بیان اینکه امروزه علیرغم بالا رفتن سطح سواد خانوادهها، میزان توجه و همراهی با کودکان بسیار کمتر شده است و به احتمال قوی همین عامل، زمینههای آزار برای کودکان چه از طرف والدین و یا دیگران را افزایش داده است؛ میافزاید: تاثیر زیانبار کودک آزاری بر سلامت روانی کودکان، به مراتب عمیقتر و پایدارتر از سایر جنبههای رشد اوست. این مشکلات بر حسب سن، نوع کودکآزاری و تفاوتهای فردی در کودکان، متفاوت است و میتوان آنها را به این ترتیب خلاصه کرد: افسردگی و اضطراب همراه با ناآرامی، گریه، سکوت، بیقراری، ترسهای شدید از موقعیتها و افراد، عصبانیت، پرخاشگری و ناتوانی در کنترل احساسات خود، ناتوانی در تصمیمگیری و انتخاب و بیان احساسات خود به صورت درست، کمبود اعتماد به نفس و ناتوانی در ابراز وجود، احساس خصومت و نداشتن محبت به دیگران، احساس کمارزشی، طرد شدگی و حقارت، احساس خلاء عاطفی و ناامنی عاطفی-روانی، وجود رفتارهای انزواطلبانه، مردمگریزی و در خود فرورفتن، داشتن افکار و تمایلات خودکشی، خودزنی، تهدید و اقدام به خودکشی.
حیدری تصریح میکند: آثار اجتماعی کودک آزاری هم شامل مشارکت نکردن کودک در فعالیتهای گروهی، ناسازگاری با دیگران و محیط پیرامون خود در خانه و مدرسه، ناتوانی در پذیرش مسئولیت و انجام آن، کاهش روابط اجتماعی با نشانههای انزواطلبی، رعایت نکردن مقررات و ضوابط مدرسه، بدبینی و اعتماد نکردن به دیگران، کاهش ارتباط کلامی با دیگران، شکلگیری نشانههای بزهکاری به ویژه در دوران بلوغ که با خشونت، دزدی، تخریب، اختلال و … همراه است؛ میباشد.»
کمی تأمل در موارد ذکر شده نشان میدهد که مسألهی کودکآزاری بسیار حساس و آزاردهنده است. صحبت کردن دربارهی آن برای کودک آسیبدیده و پذیرشش برای اطرافیان نیز بسیار مشکل است. «ستایش» آخرین کودک آزاردیده نیست و جامعه باید حساسیتش را نسبت به کودکان، این آیندهسازان بالا ببرد.
از آنجا که پیشگیری همیشه بهتر از درمان است؛ در این راستا بایستی با آموزشهای قبل از ازدواج، افراد را در ساختن یک زندگی سالم و صحیح یاری کرد و در ادامهی راه زندگی با آموزشهای گام به گام در جهت استحکام بنیان خانواده، آموزش والدین و آشناساختن آنان با فرزندآوری و مسئولیتهایشان در قبال کودک و ایفای نقش یک والد خوب، افراد را رها نکرد و از بروز آسیبهای احتمالی جلوگیری نمود.
در مرحلهی بعد در صورتی که خانوادهی پرخطری را میشناسیم قبل از گرفتارشدن کودک، آنها را به نهادهای حمایتی معرفی کرده و اقدامات درمانی و حمایتی را برای این خانوادههای گرفتار انجام دهیم. هم چنین کودکان آسیبدیده را شناسایی کرده و علاوه بر آموزشهای لازم، به طور مستمر تحت نظارت قرارشان بدهیم تا در صورت بروز مجدد آزار و سوءاستفاده، از اقدامات حمایتی ـ درمانی برخوردار شوند.
عوامل استرسزای محیطی و اجتماعی را حذف و از اقامت کودک در محل آزار، جلوگیری کنیم. رواندرمانی و آموزش تکنیکهای رفتاری به اطرافیان از دیگر روشهای درمانی است. همچنین افراد وقتی با چنین کودکی مواجه میشوند بهتر است با آرامی و با محبت به او اطمینان دهند که از حمایت بیقیدوشرط آنها برخوردار است. بدانید که حرف زدن راجع به آزار برای کودک بسیار دشوار است و وظیفهی شما این است که به کودک اطمینان بدهید که از هیچ کمکی به او دریغ نخواهید کرد.
همچنین همهی والدین باید رفتارهای خود را با کودکانشان بررسی کرده و در صورت اشتباه در این زمینه، فورا در جهت رفع اشتباهات خود بکوشند و از راهنمایی مشاوران باتجربه و آگاه استفاده کنند.
افراد باید به یاد داشته باشند با شناسایی و اقدام برای نجات کودک از آزار، میتوانند تأثیر بسیار مهم و همیشگی در زندگی او بگذارند.