گفتوگو با «حمید هرندی» فعال کرمانی شبکههای اجتماعی
آوید نیوز ـ آنچه پیش رو دارید گفتوگویی است با «حمید هرندی» که مدعی است بهترین استفاده را از این فضاهای مجازی کرده و اجازه نداده است حاشیهی این فضاها بر متن استوار شود. آنان که دغدغههای زیست محیطی را در استان دنبال میکنند، به یقین نام «حمید هرندی» را شنیدهاند، فعالی که در پروژهی «کوه شاه» شهرستان بافت، پروژهی کمربند سبز حاشیهی شهر (جلوگیری از حاشیهنشینی)، پروژهی پارک جنگلی شهید باهنر و پروژهی هتلسازی بر فراز کوه صاحبالزمان (عج) و… در فضای مکتوب رسانهای و فضاهای مجازی، همواره حضوری پررنگ داشته و دغدغههای زیست محیطیاش را خطاب به مسئولان گفته است. او منزل مسکونیاش که دفتر کارش است را برای این گفتوگو پیشنهاد میدهد. وارد که میشوم انبوهی از کتاب را پشت و روی میزش میبینم، برای لحظهای فکر میکنم این همه کتاب برای یک فعال فضای مجازی زیاد نیست؟! آیا این کتابها ورق میخورد؟ آیا در این برهوت حجیم اطلاعاتی فضاهای مجازی فرصتی برای حتی یک رجوع مختصر به کتاب به وجود میآید؟ در چنین فضایی گفتوگو را ایشان آغاز کردم.
افراد در فضای مجازی هدف و منشور اخلاقی خاصی ندارند و صرفا برای گذراندن اوقات فراغت، وارد گروهی میشوند که اصلا نمیدانند آنها را به کجا لینک میدهد
فعالیت شما در فضای مجازی از چه زمانی آغاز شد؟
هشت سال پیش قرار بود متنی را برای سخنرانی مدیرکل وقت منابع طبیعی استان کرمان در خصوص شهرستان بافت تهیه کنم و وقتی نام شهرستان بافت را در گوگل جستجو کردم ، صفحاتی با عنوان: «بافت استخوانی، بافت اسفنجی، بافت ماهیچهای و بافت متراکم» باز شد. انگار از پشت صفحهی کامپیوتر کسی به من گفت: برایت متاسفم! و این احساس را داشتم که در این فضای گستردهی اطلاعات، شهرستانی به نام بافت وجود ندارد. البته یکی دو صفحهی مختصر بدون مطلب باز شد. به هرحال همان لحظه وبلاگ «بافت شهر من» را ساختم و شروع کردم به مطلب نوشتن، آنقدر در این فضا مطلب و عکس گذاشتم که وبلاگ «بافت شهر من» نه تنها در ایران بلکه در دیگر کشورها، مخاطبان زیادی را پیدا کرد که اکثراً همشهری بودند. وبلاگ آن قدر رشد کرد و بزرگ شد که پس از چند سال به وب سایت «بافت شهر من» تبدیل شد. وبسایت هم با توجه به امکانات گستردهای که داشت، جای خودش را بین مخاطبان و مسئولان باز کرد و به عنوان یک وب مرجع و پیگیر مشکلات مردم، روز به روز مخاطبانش بیشتر شد. با شکل گرفتن تلگرام، در کنار وبسایت، چند گروه تلگرامی را نیز راهاندازی کردم که معروفترین آن «بافت سرزمین مادری، خانه پدری» است.
در حال حاضر در چند گروه تلگرامی عضو هستید یا مدیریت آن را به عهده دارید؟
علاوه بر وب و گروه، وبلاگ جنگل سوخته، گروه مردمی نجات کوه شاه، گروه قوم و خویشها، گروه جنگل سوخته، کانال تابلو اعلانات، کانال سرزمین مادری را مدیریت میکنم و در بیش از ۲۰ گروه و کانال دیگر عضو هستم.
اجازه بدهید بیپرده وارد موضوع مورد نظر این مصاحبه بشویم. به نظر شما چگونه میشود از فضاهای مجازی و شبکههای اجتماعی استفادهی بهینه برد و بر آنها مدیریت داشت؟
بنده هم باور دارم که فضاهای مجازی اگر درست مدیریت نشود و فرهنگ استفاده از آن را نداشته باشیم، مانند دیگر فضاها، اثرات منفی و زیانباری را در خودش دارد. شوربختانه در بحث استفاده از فضاهای مجازی، باید اعتراف کنیم که هنوز فرهنگ درست استفاده کردن را مانند برخی دیگر از عرصهها نداریم. همانطور که در محیط زیست و تخریب منابع طبیعی، در پراکنده کردن ظروف پلاستیکی یکبار مصرف در طبیعت، در عدم استفادهی بهینه از آب، در رانندگی، در برگزاری مسابقات ورزشی و احترام به رقیب، در مناظرهها و گفتوگوها، در بهره بردن از تکنولوژی و… گاهی بیفرهنگی عذابمان میدهد. فضاهای مجازی و شبکههای اجتماعی نیز از این قاعده مستثنی نیستند. اینکه همهی معضلات و بیبند و باریها را بر سر فضای مجازی بکوبیم و محدودیت سرعت و فیلترینگ را برایش حاکم کنیم، عمل نادرستی است که سالها قبل در خصوص کاست موسیقی، ویدیو، شبکههای ماهوارهای و در گذشتهای دورتر حتی در خصوص رادیو داشتهایم ولی درس نگرفتهایم. هر کدام از ما دارای یک هویت هستیم که شخصیت هر فرد، فرهنگ و جامعه در شکل گرفتن آن نقش دارند. هویت شخصی که شامل ویژگیهای فردی ماست و هویت اجتماعی که از گروهها، جوامع و اجتماع، تأثیرپذیری دارد و هویت فرهنگی که برگرفته از باورهایی است که در عمق وجود هر فرد به واسطهی تعامل با محیط پیرامون و آموزشهایی که از تولد تا مرگ همراه او بوده؛ شکل گرفته است. ما بر خلاف ادعاهای فرهنگی که داریم، همواره در موضوعات متعدد، چوب بیفرهنگی خودمان را میخوریم و هنوز که هنوز است، در این برهوت خشکسالی، کسانی هستند که ادعا دارند چون مالیات میدهند حق دارند زباله را در خیابان و طبیعت رها کنند یا آب را هرگونه که خواستند، هدر دهند. در محیطهای مجازی که فاقد زمان و مکان واقعی نیز هست، بیفرهنگی و عدم استفادهی درست، بیداد میکند و این میشود که با محدودیت یا سرعت لاک پشتی با منت، روبهرو میشویم.
خیلیها در رابطه با فضای مجازی همین حرف شما را میگویند «ما فرهنگ استفادهی درست را نداریم» برای درست شدن این فرهنگ چه باید کرد؟
برای اینکه افراد در فضای مجازی هدف و منشور اخلاقی خاصی ندارند و صرفا برای گذراندن اوقات فراغت، وارد گروهی میشوند که اصلا نمیدانند آنها را به کجا لینک میدهد. بنابراین بنده فکر میکنم تعریف هدف و منشور اخلاقی، از آسیب این فضاها میکاهد و ما را به سمت مزایای آن میبرد.
یکی از کارکردهای فضای مجازی، ایجاد مطالبه و فرهنگ مطالبهگری در مردم است. شما چطور این ارتباط را با بدنهی اجتماع برقرار میکنید و در آنان مطالبه ایجاد میکنید؟
اعضایی که در گروههای زیست محیطی و یا شهری داریم از همهی اقشار جامعه هستند. حتی اعضای شورای شهر و یا گاهی شهردار و فرماندار را در این گروهها عضو میکنم و چون برای گروه هدف مشخص کردیم؛ اعضا میتوانند مطالباتشان را مستقیما با مسئولان در میان بگذارند.
هدف شما از ایجاد این گروهها چیست که فکر میکنید تا این حد شما را از آسیبهای فضای مجازی مصون میکند؟
ما در این فضاها تمرین دموکراسی میکنیم. هر کسی حق دارد عقیدهاش را بگوید و ما باید سعی کنیم به ما برنخورد. جوابش را به تندی نگوییم و برای ایجاد دموکراسی در جامعه، از خودمان شروع کنیم.
برخی مسئولان، فضاهای مجازی به خصوص تلگرام را عامل فساد و گمراهی جوانان یا برخی فجایع میدانند. نظر شما در این باره چیست؟
ببینید هر تکنولوژی که به کشور ما میآید، ابتدا با محدودیت و مقابلههایی روبهرو میشود. من به خاطر ندارم اما از بزرگترها شنیدم که حتی در بدو ورود رادیو به خانهها، گاهی مجبور بودند مخفیانه آن را گوش دهند و یا پنهانش کنند. همینطور که پس از انقلاب دیدیم داشتن کاست و فلاپی و نوار ویدیو حتی از نوع علمی و مجازش با مقابله همراه بود و مردم پنهانشان میکردند. تجربه ثابت کرد که در تمام موارد قبل، این کنشها، واکنشهای خوبی را به دنبال نداشته است. فضای مجازی هم تازه پا گرفته و با این محدودیتها رو به روست که فکر میکنم حل خواهد شد.
تا به حال چه اثرگذاریهای مستقیم یا غیرمستقیمی با استفاده از فضای مجازی داشتید؟
با پیگیریهای زیاد ما در گروهها، معدن کوه شاه تعطیل شد. ایجاد زنجیرهی انسانی دور کوه و هماهنگی میان مردم برای حفظ منابع طبیعی، امر خیری است که بدون این فضاها امکان نداشت. ما در این گروهها توانستیم با شناسایی نیازمندان و خیرین بسیاری از مشکلات را حل کنیم و حتی در پیشرفت کتابخوانی مؤثر باشیم.
این اثرگذاریها برای شخص شما مخاطراتی هم به دنبال داشت؟
بله صددرصد! البته با احترام با من برخورد شد. زیرا از خطوط قانونی پا فراتر نگذاشتم و در چهارچوب قانون و عرف فعالیت کردم.
عکس: مژده موذنزاده