آویدنیوز: روزهای عجیبی در حال سپری شدن هستند. جدا از اتفاقات برجامی که امروز کمی به توافق نزدیک و روز بعد کمی از آن دور می شود، نخبگان ادبیات کشور هر کدام در گوشه ای از دنیا در حال از دست رفتن هستند. بعد از هوشنگ ابتهاج نوبت به عباس معروفی رسید. امروز به واسطه رفتار همیشگی ما ایرانیان که تا عزیزی از دست می رود رسانه های مجازی را پر می کنیم از تصاویر و گفتار آن تازه گذشته، (البته خود این رفتار میتواند حسن باشد) کلامی از عباس معروفی نویسنده شهیر به گوش رسید که میگفت: «روزنامه را باد می برد، فقط ما می توانیم ادبیات بشویم.» جدا از روزنامه شبکه های مجازی و پستهای اینستاگرامی را هم باد می برد. آنچه باقی میماند کتاب و ادبیات است. اما چه سود که برخی از نخبگان ادبیات ایران یا از مملکت خارج شده اند یا در شرف خروج هستند. گویا عده ای تنها و تنها با هدف نابودی ادبیات وارد کارزار شده اند. اما همانگونه که آثار کهن ایرانی از سالیان پیش به یادگار مانده اند قطعا هیچ نیرویی نمی تواند مانع از ماندگاری یه اثر ارزشمند گردد.
تصاویر مربوط به یکی از عجیب ترین و متفاوت ترین کتابفروشی های پایتخت، «کتابفروشی قورخانه»، در خیابان خیام است. کتابفروشی قورخانه در پیاده رو و قفسه هایش در دل دیوار قرار دارد. این کتابخانه که در سال ۱۳۴۰ تاسیس شده است هم اکنون توسط فرزند موسس آن اداره می شود و بیشتر کتابهای دست دوم را عرضه می کند.