منطق حکم به ورود زنان به ورزشگاه میدهد
آوید نیوز ـ خدا نکند روزی بحثی به جای منطق و دلیل به نقطهای از لج و لجبازی برسد. خدا نکند زمانی یک موضوع به جای بررسی خردمندانه به تعصبهای کورکورانه بزند و خدا نکند که وقتی دلایل به جای تعقل به حب و بغض و احساسات برسد.
حرف زدن هرچه بیشتر در رابطه با این گونه موضوعها، نمکِ روی زخم را افزایش میدهد و بحث را از منطق بیشتر خارج میکند.
درست مثل همین موضوع ورود زنان ایرانی به ورزشگاههای کشور که روز به روز، درد اجتماعی ما را بیشتر میکند و موضوع را از چارچوبهای هنجار گونهی خود خارج میکند.
دولت در حال حاضر با قرار دادن سکوهای ویژه به زنان و جدا کردن گیت ورودی آنها در قدم اول کار خود را تمام و کمال انجام داده است و در قدم دوم نوبت خود مردم است که باید امانتدار این اتفاق مهم باشند
شاید اگر سال ۸۴، «محمود احمدینژاد» به صورت انتحاری و انفجاری دستور ورود زنان به ورزشگاه را نمیداد و به نوعی موضوع را از حالت اجتماعی و ورزشی خود، وارد یک بحث سیاسی و ارزشی نمیکرد، این موضوع تا امروز اینقدر بغرنج و پیچیده نشده بود.
تا قبل از آن سال، بانوان نه تنها حق ورود به سالنهای ورزشی برای دیدن بازیهای والیبال، بسکتبال، هندبال و… را داشتند که گاهی در شهرستانها میتوانستند به ورزشگاه بروند و تنها درِ ورزشگاه آزادی بود که بر روی آنها بسته بود و آن هم هر از چندگاهی مثل بازی ایران و بحرین بر رویشان باز میشد اما بعد از دستور طوفانی احمدینژاد و تقابل او با برخی از بزرگان بر سر این موضوع، عملا نه تنها باعث خیری برای زنان علاقهمند به حضور در ورزشگاهها نشد که شر عظمایی را هم به آنها رساند و درب همهی ورزشگاهها را بر روی آنها تمام قد بست.
هر روز که از این موضوع میگذرد، بحثهای طرح شده در رابطه با آن نیز بیشتر از منطق فاصله میگیرد… هم از جبههای که مخالف حضور بانوان در ورزشگاه است و آن را به موضوعات شرعی پیوند میزند که نه تنها با شرع مقدس هیچ سنخیتی ندارد که میتواند حتی تلقی سختگیرانه از شرع ارایه دهد که موجب تصور بد آن در اذهان بسیاری از جوانان شود؛ دلایل غیر شرعی این موضوع نیز جای توجه و صحبت ندارد. زمانی که فردی مخالف مدعی میشود زنان اگر خیلی علاقهمند به ورزش هستند؛ مسابقات لیگ فوتبال زنان را از نزدیک مشاهده کنند و چرا ورزشگاههای ما در زمان بازی فوتبال زنان خالی است!!! و با این استدلال، مخالف حضور زنان در ورزشگاه میشود که طرح این نظرات و صحبت در رابطه با آنها خودش جای فکر دارد.
در مقابل، وارد شدن شعارهای فمنیستی و یا موضوعات سیاسی به بحث ورود زنان به ورزشگاه نیز از طرف طیف موافق این اتفاق، نه تنها کمکی به حل شدن این موضوع نمیکند که تنها چالش عدم مجوز ورود زنان به ورزشگاه را بیشتر از پیش میکند.
موضوع خیلی سادهتر از این حرفاست. در مرحلهی اول باید حق حضور زنان در ورزشگاه را به عنوان ۵۰ درصد از جمعیت کل کشور که نیاز به شور و هیجان دارد، پذیرفت و دوم زمینهی حضور فیزیکی آنها را در ورزشگاه فراهم کرد.
این زمینهی حضور خیلی سادهتر از آن چیزی است که نزدیک به چند دهه بر سر آن بحث میشود و اصلا نیاز نیست حتما یک سکو از ورزشگاههای ایرانی اتاقکشی شود و دور تا دور آن شیشههای ضد صدا نصب شود تا با فراهم کردن این موضوعات زمینهی ورود زنان به ورزشگاه فراهم شود! که در این صورت، همان نیامدن زنان به ورزشگاه کمتر بار اهانت به آنها دارد.
دولت در حال حاضر با قرار دادن سکوهای ویژه به زنان و جدا کردن گیت ورودی آنها در قدم اول کار خود را تمام و کمال انجام داده است و در قدم دوم نوبت خود مردم است که باید امانتدار این اتفاق مهم باشند. قطعا مردم ما که داعیهی فرهنگ و ناموس دارند؛ خودشان بهتر از هرکسی میراثدار این اتفاق مثبت خواهند شد و اگر تا این حد عدم اعتماد به مردم و مردان در این قضیه وجود دارد، که صحبت از فرهنگ و نوع دوستی برای جامعهی ما، جای لطیفهای بیشتر نیست.
به هر شکل مسئلهی ورود زنان به ورزشگاه خیلی سادهتر از آن موضوعی است که این روزها آن را بغرنج کردهایم…. نه طیف مخالف، دلایل قانع کنندهای برای ممنوعیت این موضوع عنوان میکنند و نه آنهایی که از این اتفاق بهرهبرداری سیاسی و فمنیستی میکنند؛ راه مناسبی را طی میکنند. راه درست این است که عدهای از بانوان علاقهمند به ورزش و فوتبال با رضایت خاطر و امنیت کامل و محیطی سالم به ورزشگاه بیایند و از دیدن یک مسابقهی ورزشی لذت ببرند و این موضوع خیلی سادهتر از آن است که تبدیل به مسئلهای فوق امنیتی و جدلی اجتماعی برای کشور شود.