گفت و گو با طاهره نخعی؛ نقاش
آوید نیوز: «طاهره نخعی» متولد ۱۳۴۰ کرمان است که از ۱۵ سالگی نقاشی را شروع کرده است. او لیسانس نقاشی خود را در سال ۶۹ از دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه تهران اخذ کرده و سالها در کرمان به امر آموزش نقاشی مشغول بوده است. تدریس در دانشگاه شهید باهنر (درس طراحی دانشجویان رشتهی فرش)، تدریس در دانشکدهی الزهرا، تدریس در مراکز پیشدانشگاهی کرمان مثل سوره و ۱۴ معصوم، برگزاری نمایشگاههای انفرادی و گروهی متعدد در موزهی هنرهای معاصر صنعتی، ادارهی ارشاد اسلامی، نگارخانهی مهر و نقش و…، شرکت در چهارمین دوسالانهی موزهی هنرهای معاصر تهران و در کنار اینها تعلیم هنرجویان در آموزشگاه نقاشی او که «مربع» نام داشته و برگزاری نمایشگاه سالانه از آثار هنرجویانش از جمله کارهای این هنرمند کرمانی است.
او سال ۲۰۰۸ میلادی، پاریس را به عنوان محل زندگی انتخاب میکند و به آنجا میرود و فعالیتهای هنری خود را در آنجا ادامه میدهد. نخعی، اکنون عضو خانهی هنرمندان پاریس «Maisondes artistes» است.
با وی گفتوگوی تلفنی انجام دادیم که جا دارد از ایشان به خاطر همکاری با مجلهی آوید از راه دور، تشکر و قدردانی کنیم.
نخعی میگوید: نقاشی را به طور خودآموز شروع کردم؛ پدر و مادرم مشوق من بودند ولی اینگونه نبود که مرا به کلاس نقاشی بفرستند. من در کنار نقاشی، به ورزش هم علاقه داشتم و دونده بودم و تنها طی حدود چهار سال، در مسابقات استانی و کشوری «پرش ارتفاع» و «دو میدانی» ( دو ۱۰۰ متر، ۲۰۰ متر، ۴۰۰ متر) ۱۲ مدال شامل ۹ طلا، ۲ نقره و یک برنز کسب کردم.
همیشه دوست داشتم ورزش را ادامه بدهم. تا اینکه از رادیو شنیدم مکانی به نام دانشسرا در رشتههای تربیت بدنی، نقاشی و… از بین دانشآموزان کلاس سوم راهنمایی، دانشآموز جذب میکند. با اینکه من کلاس اول دبیرستان را خوانده بودم؛ به خاطر علاقهای که به ورزش و هنر داشتم تصمیم گرفتم وارد این دانشسرا شوم و سال اول دبیرستان را دوباره بخوانم. البته من میخواستم در این مکان تربیت بدنی بخوانم.
اما ورود من به دانشسرای هنر، مسیر زندگیام را تغییر داد و من با دنیای رنگ و هنر آشنا شدم. اولین استاد نقاشی من در دانشسرا آقای «محمد امام» بود. باید بگویم آقای «امام» و همسرشان خانم «فرخنده عبدی» در نشان دادن راه زندگی به ما بسیار کمک کردند. البته در محضر استاد «جمالالدین مودب» خوشنویسی را هم آموختم.
معتقدم ورود من به دانشسرا، خواست خدا بود و به این وسیله خداوند مرا در مسیر اصلیای که علاقه داشتم و باید میپیمودم؛ قرار داد. دو سال دانشسرای هنر درس خواندم اما بعد به دلیل انقلاب فرهنگی و تعطیلی دانشسرا، دو سال آخر تحصیل را در رشتهی تزیینات داخلی و ساختمان در هنرستان مدرس گذراندم.
این هنرمند ادامه میدهد: سال ۲۰۰۸ به پاریس آمدم و ساکن این شهر شدم. بعد از آن در سال ۲۰۰۹ و ۲۰۱۱ (میلادی) نمایشگاهی از آثارم را در گالری دلف (delf) این شهر، برپا کردم.
سپس با یک گروه نقاش فرانسوی به نام «Blomet paradise» آشنا شدم که حدود ۲۰ نقاش بودند که هر سال یک موضوع را انتخاب و کار میکردند. مثلا اولین موضوعی که کار کردیم؛ در خصوص بهشت بود. من دو سال عضو این گروه بودم و دو بار با آنها نمایشگاهی از آثارمان را در فضای باز (یکی از میدانهای پاریس) برگزار کردیم.
دو ترم هم بنا به علاقهی شخصی در یک مؤسسهی هنری به صورت رایگان کلاس نقاشی گذاشتم که ترم اول چهار شاگرد داشتم ولی ترم دوم با تعریف و تبلیغی که خود شاگردانم کرده بودند؛ تعداد آنها به ۲۰ نفر رسید.
وی میافزاید: سال ۲۰۱۲ در آزمون ورود به تپهی معروف مونمارت monmart شرکت کردم که نفر دوم شدم و در حال حاضر در آنجا کار میکنم و نقاشی را ادامه میدهم.
لازم به ذکر است تپهی مونمارت monmart یکی از جاهای معروف پاریس است که
از جمله مواردی که باعث این شهرت و معروفیت شده است؛ وجود آتلیهی پیکاسو، خانهی برادر ونگوگ، کلیسای «Sacre cour»، کافهی معروف « La bonne franquette» در این مکان است که این کافه در سال ۱۹۹۵ ساخته شده ولی از از سال ۱۹۸۰ محلی بوده که نقاشانی مثل پیکاسو، سیسلی، رنوار و … و نیز شاعران و نویسندگان و… در این کافه جمع میشدند و به بحث و گفتوگو میپرداختند.
این نقاش کرمانی میگوید: هر کسی باید جایگاهش را خودش تعیین کند. تلاش و سعی هر کس برای او جایگاه خاص خودش را رقم میزند.
وی در مورد تفاوت و نوع آموزش در ایران و خارج از کشور هم میگوید: آموزش تفاوتی ندارد؛ من به کارگاههای آموزشی پاریس رفتهام و دیدهام که گاهی حتی توضیحاتی که من هنگام کار در ایران به هنرجویان میدادم؛ بیشتر هم بوده است ولی تفاوت در نوع و خلق اثر هنری است اینکه هنرمند اینجا هیچ محدودیتی از لحاظ تکنیکی، سبک، مفهوم و … ندارد.
از خانم نخعی در خصوص خرید آثار هنری در خارج کشور و ایران میپرسم که میگوید: اینجا هر سال آثار نقاشان معروفی مثل گوگن، پیکاسو، رنوار، مونه، مانه و… به نمایش گذاشته میشود و با اینکه کار جدیدی وجود ندارد و همه همان کارهای قبلی این هنرمندان هستند؛ اما مردم برای بار چندم صف میکشند تا همان کارها را دوباره و چندباره ببینند. در مورد خرید آثار هنری چه در اینجا چه در ایران همواره علاقهمندانی هستند که آثار هنری را خریداری میکنند ولی از آنجایی که پاریس، بزرگترین مرکز آثار هنری است؛ مسلما از سراسر دنیا برای دیدن یا خریدن آثار هنری به این شهر سفر میکنند. به نظر من آنچه که باعث رشد فرهنگ و دیدگاه هنری در این جوامع میشود؛ این است که در اینجا از دوران ابتدایی بچهها را با هنرمندان و آثار آنان آشنا میکنند و دانشآموزان همراه با معلمان خود از موزههای مختلف از جمله موزهی لوور بازدید میکنند و در مورد آثار نقاشی و خصوصیات هنرمندانی مثل پیکاسو، گوگن و … برای آنها توضیح داده میشود و این باعث میشود آنها از کودکی با هنرمندان و ارزش آثار هنری آنها آشنا شوند.
از این استاد نقاشی میخواهم که در مورد موفقیتهایش بگوید که تصریح میکند: من موفقیت خود را در این میبینم که توانستم به تعدادی از علاقهمندان به نقاشی، آموزش بدهم.
نخعی در پایان میگوید: از همهی اساتید عزیزم به خصوص زنده یاد استاد «امام» کمال تشکر و قدردانی را دارم.