آوید نیوز: جماعت بیایید دور و برم جمع شوید تا برای‌تان مرثیه بخوانم. مرثیه بابت هر چه دل‌تان بخواهد. از اخلاق بگیرید تا حرمت. از عشق بگیرید تا نفرت. از دوستی و رفاقت بگیرید تا دشمنی یا رقابت.
جماعت حالم خراب است و دلم ویران. خون می‌زند بیرون از این جگر خسته و زخم خورده. حال خراب است و دل خراب و روح خراب و اندیشه خراب و کار ملک خراب و وضع جیب خراب و وضع ورزش خراب. چه کنیم؟ چه بگوییم؟ چه نقل کنیم برای همدیگر در این لحظه‌های خاص؟ چه بنویسیم که خدا را خوش بیاید و بنده را؟ چه بنویسیم در این دعواکده؟ دیدید بعد از بازی پرسپولیس و تراکتورسازی چه شد؟ این همه دعوا از کجا وارد این کشور شده؟ اقتصادش دعواست. سیاستش دعواست. ورزشش دعواست. ترافیکش دعواست. خیابانش دعواست. اعتراضش دعواست. دعوایش دعواست. همه مملکت را دعوا گرفته. از هم طلبکاریم؟ بر سر چه؟
بازی فوتبال پرسپولیس و تراکتورسازی چرا باید آبستن دعوا باشد؟چرا باید روی سکوها بزن بزن ببینیم؟ چرا بازیکن مصدوم باید فحش بخورد؟ چه شده؟ کجاییم؟ از کجاییم و به کجاییم؟ کدام بازی را اشتباهی جای فوتبال یادمان داده‌اند؟ فوتبال بچگی‌های ما این‌طوری نبود. این‌که به هم این‌طوری فحش بدهیم و با نفرت همدیگر را بزنیم. این نفرت از کجا آمده؟ این دوست نداشتن‌ها، این از تو بدم می‌آیدها، این از تو متنفرم‌ها! از کجا وارد ادبیات عاشقانه‌ی ما شد؟ در فوتبال و سیاست و ادبیات و اقتصاد و آموزش و پرورش؟
کجای راه را اشتباه رفتیم؟ اشتباهی به کدام کوچه‌ی بن‌بست رفتیم؟ چه کردیم با خودمان که دیگر هیچ خبر خوبی نیست که حال‌مان را خوب کند. چه بر سر خود آورده‌ایم؟ چه می‌کنیم با خودمان؟
حالم خوب نیست خلایق. نشسته‌ام آخر شبی، با خودم می‌شمارم که چندچندم و می‌بینم جفت هیچ عقبم. می‌بینم در هر نیمه از این بازی، داور هنوز سوت را نزده، سه گل به حسابم روی اسکوربورد اضافه کرده‌اند. هر نیمه، سه گل چهار گل در همان ابتدا می‌گذارند داخل کیسه‌ی آدم و بعد می‌گویند جوانمردانه بازی کن. نمی‌شود. سخت است. در این شب هنگام دارم به آینده‌ای فکر می‌کنم که معلوم نیست چه باشد. به این فکر می‌کنم که در بازاری کار می‌کنم که یک خرید کاغذ توسط یک روزنامه، عمر چند روزنامه‌ی دیگر را به خطر انداخت و تا مرز تعطیلی پیش بردشان. فردا روز من چگونه است اگر همین کاغذ نباشد که شما نوشته‌های مرا بخوانید؟
حالم خوب نیست عزیزان. کوک نیستم. دلم خالی، دست و بالم خالی و حالم خالی است. بنشینم برای شما از استقلال شفر بنویسم و پرسپولیس برانکو؟ چه ارزشی دارد وقتی روی سکوها داریم حال همدیگر را می‌گیریم و چنان از دماغ هم در می‌آوریم که تمام ارزش‌های فنی یک بازی بی‌ارزش می‌شود.
جواد خیابانی را ببینید. دو ماه ول کرد و رفت شب و روزش را با زلزله‌زدگان گذراند. اشک ریخت و خندید و خنداند و غذا داد و کمک جمع کرد و در عروسی‌های‌شان حضور داشت و حال‌شان را خوب کرد و برگشت تهران و یک سوال از برانکو پرسید و حالا دارند در فضای مجازی نقره داغش می‌کنند که مثلا چرا از برانکو پرسیدی استقلال رقیب‌تان هست یا نه! دنبال بهانه‌ایم جماعت. برای زدن. برای ریختن. برای شکستن. برای حال بد کردن. برای کشاندن دعوا به محدوده‌ی ناموس و خانواده‌ی طرف. فحش دادن، شده ورد و لق‌لقه‌ی زبان.
جماعت خرابم. حالم خراب است. روزم خراب است. شبم خراب است. زندگی‌ام خراب است جماعت. دعوای مردم با مردم حالم را به هم ریخته. روی سکوها دعوا، روی چمن‌ها دعوا، کف آسفالت دعوا، روی این جلد دعوا و روی آن جلد دعوا، داخل تحریریه دعوا و بیرون تحریریه دعوا. بین رفقا دعوا و بین دشمنان دعوا. بین خانواده دعوا و بیرون خانواده دعوا. چه می‌کنید؟ چه شده که این‌گونه بی‌رحم شده‌اید؟ که این‌قدر عصبی؟ که این‌قدر انبار باروت؟ که این‌قدر دنبال جرقه؟
جماعت لهم. لِه لِه. خسته‌ی خسته. این دعواها به همم می‌ریزد. این خودزنی‌ها حالم را خراب می‌کند. چه شده که این‌گونه به جان هم افتاده‌ایم. چه شده؟ چه کرده‌ایم با خودمان؟ چه می‌کنیم با دیگران؟ چرا این‌قدر بی‌رحم؟ چرا این‌قدر بی‌عاطفه و خالی از محبت؟ چه کرده‌ایم با خودمان؟ چرا باید همدیگر را بزنیم؟ مگر غریبه‌ایم؟ دشمن خونی هستیم مگر؟
جماعت سری بزنید به دنیای مجازی. کامنت‌های سایت‌ها را بخوانید. چه اهمیتی دارد کامنت‌ها سیاسی باشند یا اقتصادی یا ورزشی؟ نفرت است که دارد لای نوشته‌ها و سطرها موج می‌زند. نفرت از من! نفرت از تو! نفرت از او! نفرت از همه. چه شده؟ چرا این‌قدر دشمنی و نفاق؟
انتخابات فدراسیون‌های ورزشی را ببینید. ببینید چه دعواها و الم شنگه‌هایی به راه افتاده. همه در حال قهر و در حال ترک و در حال اعتراض و بیرون رفتن از سالن رأی و دنبال این و آن کردن و داد زدن و اتهام بستن. چه شده؟ چه خبر است؟ بگویید چه پخش می‌کنند که ما هم فحش بدهیم و دست‌مان بند شود. بگویید چه می‌دهند دعوا راه بیندازیم حق‌مان را بگیریم. چه شده جماعت؟ یکی جواب بدهد.
جماعت. له لهم. خراب خراب. نوشداروی قبل از مرگ سهراب داریم یا نه؟
