گفتوگو با «فهیمه زمانی» فعال عرصه گردشگری
آویدنیوز: «فهیمه زمانی» مدیر تورهای گردشگری، از راهنمایان موفق و فعال گردشگری استان است که بسیاری از مخاطبان و کسانی که با او به تورهای گردشگری رفتهاند؛ بسیار از نحوه معرفی مکانها و جاذبههای گردشگری که معرفی میکند؛ راضی هستند و تعریف میکنند.
او متولد سال ۱۳۵۷ است و کارشناسی زیستشناسی و کارشناسی ارشد مدیریت اماکن ورزشی دارد. از اول دبیرستان وارد تیم هندبال و تیم دو میدانی آموزشگاههای کرمان میشود. فوتبال، پرتاب دیسک، پرش ارتفاع، ایروبیک، آمادگی جسمانی و… از فعالیتهای حرفهای ورزشی «فهیمه» است. او در پرش ارتفاع، رتبه کشوری دارد و جزو معدود زنان کرمانی است که در این رشته حرفهای فعال کرده است. خودش میگوید: مدتی ورزش را به خاطر بچهدار داشتن کنار گذاشتم. بعد از آن مسیر ورزشی را عوض کردم و در رشته آمادگی جسمانی و ایروبیک، باشگاه ورزشی راهاندازی کردم و مربی بینالمللی آمادگی جسمانی شدم و چندین سال هم مسئول مربیان این رشته در استان بودم. باشگاه من دو سال مقام اول را آورد و مربی تیم کرمان در مسابقات کشوری در این رشته بودم. سرپرست تیم کرمان بودم تا سال ۹۲ . سال ۹۲ بیمار و مبتلا به MS شدم. اما باعث نشد دست از تلاش و کار بردارم. باید بگویم تورهای ورزشی که میرفتم مرا به گردشگری و دیدن اماکن گردشگری و جاذبههای هر شهری علاقهمند کرد و وقتی ورزش حرفهای را کمتر کردم؛ تورهای گردشگری را با آموزشها و دورههایی که دیدم برگزار کرده و تا به امروز در این زمینه با علاقه و عشق مشغول این امر هستم. در ابتدای امر هم و وقتی با افراد بالای ۵۰ سال ورزش میکردممیدیدم که شاید جسم سالم باشد ولی روح کسل است و نیاز به تفریح و گردش و خوشی دارد و این بود که برایشان تورهای گردشگری برگزار کردم. البته در این مسیر خواهرم «ناهید» نیز یاریرسان من بوده و هست و با خلاقیت، مدیریت عالی و صبوری، کیفیت اجرای تورهای گردشگریای که برگزار میکنیم را بالا میبرد. با او در محل دفتر آویدنیوز، در یک عصر دلچسب زمستانی گفتوگویی داشتم که ماحصل آن را میخوانید:
جاذبههای تاریخی بیشتر مورد استقبال گردشگران مخاطب شما هستند یا جاذبههای فرهنگی و طبیعی و دلیل آن چیست؟
به نظر من نحوه بیان راهنمای تورهای گردشگری در معرفی جاذبههای طبیعی، تاریخی و فرهنگی در جذب گردشگر بسیار موثر است اما اصل علاقه افراد به یک حوزه گردشگری را هم نمیتوان نادیده گرفت. به نظرم مردم کرمان بیشتر علاقهمند به مکانهای طبیعی هستند. البته بستگی به مقصد گردشگری دارد. در مورد استان کرمان، بیشتر مردمش، طبیعتگرد هستند و طبیعت را دوست دارند ولی اگر بخواهم گردشگران مخاطب من در ایران و خارج کشور (روسیه و تاجیکستان، تهران، بندرعباس، مشهد، تبریز، دو استان شمالی و…در محدوده سنی بالای ۵۰ سال) را بگویم، اگر با آگاهی به سفر بیایند؛ تاریخ را هم بسیار دوست دارند. در این تورها سعی میکنم به گونهای کرمان را معرفی کنم که برخی از این گردشگران باز هم کرمان را به عنوان مقصد گردشگری انتخاب کنند. این اتفاق هم افتاده و برخی سه بار به کرمان آمدهاند.
پس چرا گاهی گردشگران خارج از استان کرمان، این استان را آنگونه که باید ندیدند؟
مشکلی که در مورد تورهای گردشگری خارج استانی وجود دارد این است که آنها حاضر به هزینهکرد در خصوص راهنمای گردشگری بومی در جامعه میزبان نیستند و این امر باعث میشود خیلی نتوانند استانهای میزبان را به خوبی یک لیدر بومی، به گردشگران معرفی کنند و این مربوط به همه استانهاست. راهنمای گردشگری بومی آگاه و کاربلد در معرفی بسیار موثرتر از غیربومی است.
البته راهنمای گردشگری میتواند با کسب تجربه و مطالعه جاذبههای یک استان، آنجا را به زیبایی به روایت بکشاند و یا اگر در جامعه میزبان مشکل و کمبودی میبیند؛ با درایت آن را به کمک محلیها رفع کند. مثلا اگر در جامعه میزبانی به دلیل محرومیت، افراد نیازمند درخواست کمک از گردشگران دارند؛ باید راهنما تدبیری بیندیشد چرا که این مساله صورت خوشی ندارد. وقتی میزبانان دایم از محرومیت و فقر میگویند گردشگر را متاثر میکنند و دیگر گردشگر حاضر به بازدید دوباره از این مکان به خاطر آلام و رنج و فقر جامعه میزبان نیست.
راهنمای گردشگری که مسئولیت رفع محرومیت از یک جامعه را ندارد. ضمن اینکه نمیتواند هم تور را به جایی که دوست دارند، نبرد؛ پس چه باید کرد؟
ببینید گردشگر برای خوش گذراندن و داشتن یک اوقات شیرین و مفرح به سفر میرود. برای تمدد اعصاب و شادی حاصل از سفر، هزینه میکند. بنابراین درک و توجه به این مساله بسیار ضروری است. راهنمایان گردشگری میتوانند از میزبانان مناطق محروم بخواهند به جای تکدیگری یا ایجاد احساس ترحم در گردشگر، محصولات خانگی و سنتی و سوغات خود را برای فروش به مسافران و گردشگران عرضه کنند. هم آنها درآمدی خواهند داشت و هم گردشگر با صورت ناخوش فقر و تکدیگری روبهرونمیشود و از خرید از بومیان هم لذت میبرد. بنابراین این درایت یک راهنمای گردشگری هم هست که به مردم یک منطقه توضیح دهد اگر صنعت گردشگری در این منطقه رونق بگیرد؛ هم از فقر و محرومیت در میآیند؛ هم شغل آبرومندی دارند و هم شهرشان و یا روستای آنها به خوبی در دید گردشگران جلوه میکند و باز هم به آنجا خواهند آمد. من خودم این کار را با مردم یکی از مناطق محروم کشور انجام دادم و از آنها قول گرفتم اگر به جای تکدیگری و جلب ترحم، محصولات خانگی و یا صنایع دستی آماده کنند؛ تورهای خود را به این مناطق بیاورم. آنها هم این کار را کردند و خوشبختانه مردم این منطقه دیگر مثل گذشته محروم نیستند و تورهای گردشگری زیادی به این منطقه میروند و وضع اقتصادی مردم نیز از وضعیت قبلی بسیار بهتر شده است.
بنابراین وقتی ما وارد روستاهای دارای محرومیت میشویم؛ اگر آنها را توجیه کنیم و آموزش بدهیم که این مساله برای آنها باعث درآمدزایی میشود و از سوی دیگر به گردشگر بگوییم این منطقه درآمدشان از خریدهای زیبای شماست؛ میتوانیم این مساله را مدیریت کنیم. معتقدم باید زیباییها و خوشی و شادی یک منطقه را به بهترین وجه به گردشگران نشان داد.
چه مسائل دیگری در جذب گردشگر موثرند؟
تعیین مناسب زمان بازدید از مناطق گردشگری و تفریحی و تاریخی هم از موارد مهم سفر است. اینکه شما چه زمانی گردشگر را به یک منطقه میبرید، از این جهت حائز اهمیت است که دیدن زیباترین مکان و فرهنگ هم در زمان خستگی افراد، زشت و کسل کننده است. وقتی انسانی خسته از سفر طولانی از راه رسیده و یا چند مقصد دیگر را دیده و خسته شده است، باید به او فرصت تجدید قوا و استراحت داد تا بتواند بقیه زیباییها را هم زیبا ببیند.
مدیریت میراث فرهنگی هم بسیار موثر است تا برای راهنمای گردشگری که شغلی سخت، شادیآور و درآمدزاست؛ دورههای آموزشی بگذارد و به افراد باسواد، خوش ذوق، خوش خلق و مسئول مجوز دهد و یا با آنها همکاری کند.
مساله مهم دیگر در جذب گردشگر، ایجاد شرایط مناسب برای سفر و مسافران است. ما به طور معمول دو قشر گردشگر پویا داریم که شامل جوانان و افراد بازنشسته هستند. چرا که افراد میانسال به شدت درگیر کار و رسیدگی به این دو قشر جوان و مسن هستند. بنابراین جامعه میزبان باید به نیازهای این دو قشر که بیشتر اهل سفر هستند، بیشتر از بقیه توجه کند. این کار پرهزینه و سخت هم نیست. بازنشسته آرامش میخواهد. ایستگاههای پلیس راه، نیروی انتظامی و رفتار خوب آنها، برای یک بازنشسته، آرامش میآورد. البته همکاری این نهادها و ارگانها با راهنمای گردشگری، بسیار مهم است.
بیشتر بازنشستگان تنها هستند یا همسر را از دست دادند و یا فرزندانشان درگیر زندگی هستند. اینها را چه کسانی باید به گردش ببرند؟ بهترین راه همین تورهای گردشگری است که برای آنها نشاط ایجاد میکنند. از طرفی هم اینها پول سفر دارند و اگر در چرخه اقتصاد به گردش درنیاید؛ در حسابها و یا صندوقهای نگهداری پول بی مصرف میماند.بنابراین باید شرایط را برای سفرشان مهیا کرد. به نیازهایشان توجه نمود. به عنوان مثال ساخت سرویسهای بهداشتی و تمیز نگهداشتن آن برای یک مسافر به خصوص برای مسافران بازنشسته، بسیار ضروری است که البته در کرمان این ضعف و کمبود بسیار دیده میشود. استانداری، نیروی انتظامی، پلیس، میراث، راهنمایان گردشگری، دستگاههای خدماترسان به مسافران، باید همه با هم برای رونق این صنعت تلاش کنند و مسائل را ببینند.
شما تاثیر سفر مردم و رونق گردشگری را امروز در برخی از روستاهای محروم چابهار میبینید که چقدر وضعیت مالی آنها از قِبَل گردشگری بهتر شده است. یا یزد جزو استانهای بسیار موفق ما در جذب گردشگر در سالهای اخیر بوده است. مردم یزد متوجه شدند که گردشگر و ورودش برای آنها، بسیار درآمدزاست. اگر در برخی از روستاهای این شهر بروید؛ محلیها با کمترین هزینهکرد و امکاناتی، تفریحات شاد و مفرحی با قیمت مناسب برای گردشگر به وجود میآورند. مثلا یک تراکتور قدیمی که دیگر مورد استفاده نیست را تجهیز کردند و شما امکان تجربه یک سفر کوتاه مدت را با تراکتور با هزینه مناسب خواهید داشت. رصد ستارهها، شترسواری، تراکتورسواری، موتورسواری، برپا کردن آتش در دل کویر و … همه از جاذبههایی است که شما در کویر یزد میتوانید با قیمت مناسب داشته باشید. شما با ۵۰ هزار تومان میتوانید یک موتورسواری کوتاه را تجربه کنید. اما در کلوتهای شهداد با آن عظمت و استعداد و ظرفیت، بسیاری از خدمات به گردشگر داده نمیشود و اگر هم این کار را محلیان انجام دهند، هزینههای زیادی که برای مسافر صرف ندارد؛ طلب میکنند. مثلا نفری ۷۵۰ هزار تومان تا یک میلیون تومان میگیرند تا شما را به گندم بریان ببرند. چرا باید اینگونه باشد؟
یا در کیش یک آبانبار دارد که وقتی وارد میشوید یک آهنگ مدیتیشن، اشعار مولانا و یک انبار نمک میبینید که میتوانید ریلکس کنید. این کار هزینه هنگفتی نداشته اما برای گردشگر جذاب است. الان سوال این است آیا در کرمان از آب انبارهای ما اینگونه استفاده میشود؟
به عنوان یک راهنمای گردشگری که از نزدیک مشکلات سفر را میبینید چه توصیه و راهکاری دارید؟
مسئولان میراث فرهنگی ما باید کاری انجام دهند. باید فکری به حال استان کنند تا خدمات زیاد و با قیمت مناسب به مسافران داده شود. اگر میراث بودجه کمی دارد؛ از مردم بخواهیم خیرات و صدقات و موقوفات خود را به سمت گردشگری ببرند و خیر گردشگری شوند تا استانمان با این همه استعداد و ظرفیت و قدمت، رونق بگیرد. خیران، یاریرسان میراث فرهنگی در مرمت آثار باستانی و تاریخی شوند. سرویس بهداشتی و حمام بسازند. این کارها بسیار موثر هستند.
استانداری باید میراث فرهنگی، نیروی انتظامی، پلیس، بهداشت و ائمه جمعه و اصناف را در خدمترسانی به مسافران هماهنگ کند. ائمه جمعه و جماعات روستاها و شهرستانها پای کار بیایند. در روستاها به مردم بگویند که با مسافران همکاری کنید؛ به آنها با خوشرویی خدمات بدهید مردم ما هم همکاری میکنند و روستاها دیگر محروم و فقیر نخواهند بود. اجازه دهند دخترهای روستاهای کرمان نیز مسافران خانم را سوار موتور کنند و … این یک نوع کارآفرینی برای آنها است.
بنیاد مستضعفین در قلعه گنج، هتل پنج ستارهای افتتاح کردند که کار بسیار خوبی است. از این نمونه کارها برای مناطق مختلف استان، انجام شود چرا که نیاز و ضروری است.
ما رتبه اول افتتاح خانههای بومگردی را در کشور کسب کردیم اما چند خانه فعال ماندهاند، چند خانه تعطیل شدند؟ چند نفر از سرمایهگذاری در این زمینه پشیمان شدند. ما رتبه اول کشور را در این زمینه کسب کردیم اما متاسفانه نتوانستیم جاذبه ایجاد کنیم و گردشگر بیاوریم تا این خانهها رونق بگیرند و بمانند.
کشیت کرمان باید طی ۱۰ سال، چندین خانه بومگردی و هتل داشته باشد نه دو خانه. نباید در دستکندهای میمند بخوابیم بلکه باید سرمایهگذار بیاید و آنجا هتل و خانه بومگردی احداث کنند. در ابیانه دو هتل وجود دارد در کندوان همینطور در محلات هم اما در هیچ روستایی از استان ما هتل وجود ندارد. چون گردشگری نمیآید.
میراث فرهنگی و دیگر ارگانهای متولی باید موانع سرمایهگذاری را از بین ببرند و کمک کنند گردشگر به استان بیاید. الان رقبای ما در گردشگری در استانهای دیگر و کشورهای همجوار، بسیار قوی و قدر هستند و اگر ما کاری نکنیم از چرخه گردشگری کاملا عقب و ضعیف میمانیم.
الان هم اگر نجنبیم دیگر دیر شده چرا که ما در مسیر گذر به چابهار و یزد هستیم و اگر با تمام توان بتوانیم از این مزیت برای گردشگرانی که زمینی سفر میکنند استفاده کنیم؛ موفق هستیم چرا که مسیر طولانی است و مسافران برای استراحت نیاز به ماندن در مسیر دارند و چه بهتر که بتوانیم آنها را در کرمان نگه داریم و میزبان خوبی باشیم تا آنها نیز کرمان را در دفعات بعد به عنوان مقصد گردشگری انتخاب کنند. ورودیهای شهر کرمان و خود شهر مرکز استان تاریک است. خدمات غذایی از یک ساعتی به بعد به مسافران داده نمیشود و اکثر رستورانهای ما در ساعتی از شب دیگر تعطیل هستند و اگر تور گردشگری از ساعت کار آنها دیرتر برسند، دیگر حاضر به خدمات رسانی نیستند. همچنین بر اساس تجربه معتقدیم دستفروشان هم برای گردشگران جاذبه دارند و اگر در ورودیهای شهر و کمربندیها مستقر و منظم شوند، در رونق خرید موثرند. باید فرهنگ برخی از اصناف را بالا ببریم و به آنها بگوییم فروش بیشتر نیازمند تلاش بیشتر و خوشرویی است و این جمله «اگر میخواهید بخرید؛ جنس را بیاوریم» را از ذهن و زبانشان پاک کنند.
بهزیستی وارد مساله گردشگری بشود و کمک کند زمینه فراهم شود برای فروش خدمات و فروش محصولات خانگی بهداشتی و درست، تا هم مددجویانش بینیاز شوند و هم گردشگری رونق بگیرد.
گردشگری مذهبی را هم راه بیندازیم چرا که مخاطبان زیادی در کشور ما برای این نوع گردشگری وجود دارد. وقتی هم میآیند به آنها سوغات و محصولات و صنایع دستی کرمان را بفروشیم و برای جوانان کار ایجاد کنیم.
دنیای مجازی (اینستاگرام و واتسآپ و …) و کانال مستند صدا و سیمای ایران در رونق گردشگری و شناساندن مناطق زیبا و توریستی ایران بسیار موثر بودهاند. مردم با دیدن این مناطق و خواندن در موردشان به راحتی مقصد سفرشان را انتخاب میکنند.کاری که شاید سالیان گذشته و با نبود امکانات، فقط به صورت تحقیق از منابع مکتوب یا تبلیغات اندک و یا تعریفهای دهان به دهان انجام میشد. پیشرفت در گردشگری کرمان را به همین مقدار هم، مدیون فضای مجازی و جوانان ما که به گردش میروند و مکانهای دیدنی را به اشتراک میگذارند و نیز مدیون راهنمایان موفق و قدر گردشگری هستیم. این فضا را نباید محدود و راهنمایان را نباید دلسرد کرد.