داغی تب تبانی!

۱۰ زاویه از پازلی که قطعاتش جور نمی‌شود

آویدنیوز: سال گذشته تقریبا در همین ایام بود که یکی از عجیب و غریب‌ترین داستان‌های ممکن برای ورزش کرمان و تیم فوتبال مس رخ داده بود. داستانی که روز به روز بر حجم ابهامات آن بیشتر افزوده می‌شد و هر روز بر گیجی و تعجب مخاطبانش در کرمان می‌افزود.
قصه مربوط به ادعاهای عجیبی و غریبی بود که بابت تبانی و حرکات پشت پرده‌ی تیم فوتبال مس در لیگ دسته اول فصل قبل مطرح می‌شد و از این حکایت می‌کرد که اوج‌گیری فوق‌العاده‌ی مس در نیم فصل دوم رقابت‌های لیگ دسته اول فصل گذشته، به مسائلی غیر فوتبالی مربوط می‌شد. در نهایت حجم این اتهامات و ابهامات مربوط به این ماجرا آن‌قدر زیاد شد که در بازی‌های آخر تیم مس در لیگ یک فصل قبل و به خصوص در بازی‌های پلی‌آف، در زمین مسابقه اثر گذار شد و هنوز خیلی از هواداران مس علت اصلی عدم صعود تیم خود به لیگ برتر را، فشارهای حاصل از این ماجرا بر تیم مس عنوان می‌کنند.
با گذشت یک سال از این ماجراها شاید بهتر بتوان نگاهی به کلیات آن انداخت و زوایای پنهانش را درک کرد. هر چند در رابطه با این ماجرا هیچگاه اظهارنظرهای رسمی صورت نمی‌گیرد اما بر اساس شنیده‌ها و گفته‌های غیر رسمی به هر شکل تصویر بهتری از اصل این ماجرا می‌توان درک کرد… درست مثل گذاشتن قطعات یک پازل در کنار یکدیگر که البته این معما قطعاتی بسیار ناهمگون داشت و بر همین اساس هیچ‌گاه شکل دقیق و واضحی را برای مخاطبانش روشن نمی‌کند.
۱ـ استارت این ماجرا از یک نفر آغاز شد. روزی که صادق درودگر به عنوان سرپرست تیم ملی فوتسال، بازیکن ایران را با مشت و لگد در برابر دوربین‌های خارجی به بیرون از زمین، به قول خود هدایت می‌کرد! نشان داد که از هیچ عمل غیراخلاقی ابایی ندارد… درودگر در لیگ یک آن فصل به عنوان مدیر عامل باشگاه نساجی کار می‌کرد و با توجه به هزینه‌های هنگفتی که از «پرهام» مالک باشگاه نساجی دریافت کرده بود تا این تیم را راهی لیگ برتر کند، می‌بایست راه فراری برای شکست خود جهت عدم این صعود بیابد. زمانی که تیم فوتبال مس کرمان جای تیم نساجی را در رده‌ی دوم جدول گرفت تا به جای این تیم راهی پلی‌آف شود، صادق درودگر با همان شیوه‌های چک و لگدی خود به سراغ مس کرمان آمد و با استفاده از دوستان رسانه‌ای که در تهران داشت، استارت مسائل عجیب و غریب را برای تیم مس کرمان مطرح کرد.
۲ـ اما این‌که چطور مس کرمان در مظان این اتهام قرار گرفت خود حدیث جالبی داشت. یکی از اصلی‌ترین عواملی که سبب می‌شد گفتن این گونه حرف‌ها و ادعاها در رابطه با مس کرمان راحت شود، وجود افرادی بر روی نیمکت مس بود که به صورت جسته و گریخته در سال‌های قبل نام‌شان در رابطه با پرونده‌ی فعالیت‌های مشکوک برده می‌شد. «اکبر میثاقیان» سرمربی وقت مس کرمان به‌هرشکل جزو مربیانی بود که نامش در دسته مربیان منشوری فوتبال ایران در مقاطعی وجود داشت.
همچنین «محمدرضا مولایی» مربی بدنساز مس کرمان نیز در ماجرای پرونده‌ی رشوه محسن قهرمانی داور فوتبال، همواره مطرح می‌شد و همین موضوعات سبب می‌شد که رسانه‌ها برای طرح مسائل این چنینی علیه تیم فوتبال مس کرمان، رغبت و اشتیاق زیادی داشته باشند.
۳ـ در آن زمان انواع اتهامات علیه مس کرمان مطرح شد و تقریبا هیچ تهمتی نبود که دستش را بر سر کرمان نکشد!! اول از همه اعلام شد داوران به نفع مس کرمان سوت می‌زنند! بعد از آنکه مشخص شد تصمیمات داوران خیلی برای مس به درستی اتخاذ شده است بحث تطمیع بازیکن حریف از سوی مسی‌ها مطرح شد! و حتی بحث دوپینگ بازیکنان مس نیز مطرح شد تا انواع و اقسام مشت‌ها به سمت مس کرمان پرتاب شود. جالب این‌که در این راه مدیران خیلی از تیم‌های رقیب مس مثل مدیر عامل باشگاه گیتی‌پسند اصفهان و فولاد نوین خوزستان و… به خوبی مدیر عامل تیم نساجی را همراهی می‌کردند و فضا آن‌قدر مستعد شده بود که حتی مربیان تیم‌هایی که اصلا با مس هم‌گروه هم نبودند مثل «خداداد عزیزی» در تیم شهرداری تبریز، از این فضا استفاده کنند و شکست‌های تیم خود را با اتهامات تیم مس توجیه کنند!!!
۴ـ در این فضای بسیار سیاه سرانجام نوبت به ورود مقامات رسمی فدراسیون فوتبال رسید. در حالی که کرمانی‌ها انتظار داشتند فدراسیون فوتبال برای سیاه نشدن وجهه‌ی فوتبال کشور مقابل این جریان‌سازی‌ها بایستد و حداقل از رسانه‌ای شدن بیشتر این اتهامات جلوگیری کند، اما رئیس سازمان لیگ فوتبال ایران در اظهار نظری که کاملا همسو با این جریان بود، اعلام کرد که به نتایج یک تیم صنعتی مشکوک است!! بعدها محمدی رئیس کمیته‌ی اخلاق فدراسیون نیز در اظهار نظری خشن‌تر حتی از ساز و کار سقوط مس به لیگ دو در صورت اثبات تبانی صحبت کرد تا فضا دیگر کاملا علیه مس کرمان باشد و تقریبا تمام کشور شمشیر را برای تیم مس از رو بسته باشند!
۵ـ کرمانی‌ها هر چند در زمین بازی سعی می‌کردند جواب این هجمه‌ها را بدهند و پس از صعود از گروه خود، در بازی پلی‌آف اول، تیم مس رفسنجان را هم از پیش رو برداشتند، اما دیگر نتایج این هجمه‌ها را علیه تیم خود در زمین بازی به خوبی می‌دیدند. فدراسیون فوتبال با اقداماتی که می‌کرد کاملا نشان می‌داد برای صعود مس به لیگ برتر علاقه‌ای ندارد اما یک صحبت از کمیته‌ی اخلاق فدراسیون فوتبال کاملا به این جریانات جهت داد و کرمانی‌ها فهمیدند که به نوعی حکم عدم صعودشان به لیگ برتر صادر شده است. زمانی که مقامات این کمیته رسما اعلام کردند اگر مس به لیگ برتر صعود کند این پرونده با تمام توان بررسی می‌شود و اگر مس به لیگ برتر صعود نکند به نوعی پرونده را مختومه می‌کنند! این صحبت توأم با این شد که در بازی رفت پلی‌آف اول که بین مس کرمان و مس رفسنجان برگزار شد، داور بازی، یک پنالتی مسلم به نفع مس کرمان اعلام نکرد، در بازی رفت پلی‌آف دوم مس برابر استقلال صنعتی کمک داور بازی به نحو عجیبی گل سالم مس را آفساید گرفت و در نهایت در بازی برگشت هم قضاوت بازی مس و استقلال خوزستان به گونه‌ای بود که کاملا در خدمت حریف قرار گرفت تا در نهایت خشم کرمانی‌ها از این روند با شدیدترین عکس‌العمل‌ها در ورزشگاه باهنر و آتش‌سوزی و شورش در ورزشگاه مشخص شود.
۶ـ اما این‌که چه ماجراهایی رخ داد تا باشگاه مس کرمان تا این حد زیر فشار اتهامات همه‌جانبه حتی از سوی نهادهای رسمی فوتبال قرار بگیرد حکایت جالبی داشت… صادق درودگر در یکی از برنامه‌های نود مدارکی را ارایه کرد که باشگاه مس به فردی به نام مازیار ناساری پول پرداخت کرده است تا اقدامات پشت پرده را برای آن‌ها انجام دهد… اما «مازیار ناساری» که بود؟! ناساری از اهالی قائمشهر بود که در فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش رفت و آمد زیادی داشت تا جایی که مقامات فدراسیون او را به طور رسمی به باشگاه‌های کشور معرفی کرده بودند تا برای چاپ یک کتاب با او همکاری کنند. همکاری‌ای که مشخص شد تعداد زیادی از باشگاه‌های کشور به او پول‌هایی پرداخت کرده بودند و باشگاه مس کرمان نیز این اقدام را انجام داده بود. ناساری که با صادق درودگر نیز ارتباط داشت به نوعی طعمه قرار گرفت تا اسناد دریافت پولش از باشگاه مس کرمان، به عنوان سند و مدرک ادعاهای او علیه تیم مس کرمان استفاده شود.
۷ـ ناساری شاید فکرش را هم نمی‌کرد که ارتباطش با باشگاه مس و در مقابل با صادق دوردگر تا این حد برایش گران تمام شود. این فرد با نفوذ و معرفی‌نامه‌هایی که در اختیار داشت طی سال‌های اخیر از باشگاه‌های مختلف پول دریافت می‌کرد و به نوعی یکی از دلالان فوتبال ایران محسوب می‌شد اما او هیچ‌گاه گمان نمی‌کرد که در چه فاز خطرناکی وارد شده است. به‌هرشکل مدیران وقت باشگاه مس کرمان گمان می‌کردند ناساری به دلیل نفوذ و معرفی‌نامه‌های خود، یکی از افراد تاثیرگذار در فوتبال ایران است و از همین رو با مبالغی که نزدیک به ۱۰ میلیون تومان می‌شد و اسناد آن نیز منتشر شد، با او بابت چاپ همان کتاب کذایی همکاری داشتند. ناساری به شکل عجیب و غریبی اسناد دریافت این پول‌های خود را به درودگر می‌دهد و حتی فایل‌های شخصی گوشی همراه خود را نیز در اختیار او می‌گذارد! هرچند درودگر مدعی است که ارتباط با ناساری را با هماهنگی مقامات اطلاعاتی و حراستی برقرار کرده است اما کاملا مشخص است که ناساری طعمه صادق درودگر واقع شده است و او فکرش را هم نمی‌کرد که درودگر با انتشار این اسناد، بزرگ‌ترین لطمه را به وی بزند تا جایی که ناساری چند روز بعد از انتشار این اسناد و مشخص شدن نوع فعالیت او در فوتبال ایران، متواری می‌شود و بعدها به جرم کلاهبرداری و دریافت رشوه از سوی مقامات انتظامی و اطلاعاتی بازداشت می‌شود.
نه فقط او که همسر مازیار ناساری هم که در این جریانات نقش داشت بازداشت شد و حکم سنگینی هم علیه وی صادر شد تا او و خانواده‌اش نقره داغ اصلی این ماجرا باشند.
۸ـ در حکم اولیه‌ای که برای پرونده‌ی باشگاه مس صادر شد، امیر سیف‌الدینی مدیر عامل وقت باشگاه مس به دلیل اقدام به تبانی به دو سال محرومیت از سمت خود محکوم شد. این حکم برای او در حالی صادر شد که مقامات ارشد کمیته‌ی اخلاق فدراسیون و حراست آن شخصا به کرمان آمدند تا با بررسی حساب و کتاب‌های باشگاه مس، نکته‌ی مشکوک و سند تخلفی را کشف کنند اما در همان زمان بررسی‌های آن‌ها که با همکاری باشگاه مس صورت گرفت، مشخص می‌کرد که تخلف بزرگ و پولی هنگفتی که دال بر یک تبانی بزرگ در حد ۱۰ بازی باشد، در این باشگاه جابه جا نشده است. ادله‌ی محرومیت مدیر عامل باشگاه مس جدا از همان مبلغ ۱۰ میلیونی که اصلا شمایلی به پرداخت بابت رشوه نداشت، به اس ام اس بازی برمی‌گشت که میان مدیر عامل باشگاه مس و ناساری انجام گرفته بود که فحوای آن نیز بیشتر مبتنی بر شوخی بود… اما به نظر می‌رسید که ناساری با این اس ام اس بازی با سیف‌الدینی به دنبال هدف خاصی بوده است که احتمالا آن را در اختیار درودگر هم قرار دهد که به این هدف خود هم رسید و در نهایت مهم‌ترین سندی که منجر به محکومیت مدیر عامل باشگاه مس شد همین موضوع بود… جالب‌تر این‌که چند روز بعد در حکم نهایی که برای این پرونده صادر گردید، باشگاه مس کرمان از اتهام تبانی تبرئه شد تا در یک حکم عجیب و غریب در حالی که باشگاه مس از این اتهامات تبرئه می‌شود، مدیر عامل آن محروم می‌گردد!!
۹ـ محرومیت مدیر عامل باشگاه مس و تبرئه باشگاه مس در همان زمان ابهامات بسیار زیادی را در پی خود در اذهان عمومی به دنبال داشت. این‌که بالاخره باشگاه مس تبانی کرده بود یا خیر؟! اما بعدها در صحبت‌های غیر رسمی نکات جالب‌تری هم از این ماجرا باز شد… گفته می‌شود که بعد از طرح شدن مسائل از سوی صادق درودگر علیه تیم آن زمان مس، برخی مقامات برای زدن ریشه‌ی اکبر میثاقیان وارد میدان می‌شوند! از قدیم‌الایام اختلافات بین میثاقیان و برخی مقامات کمیته اخلاق فدراسیون برای اهالی فوتبال ایران واضح و روشن بود اما این‌که در این ماجرا، شبهه‌ی یک تسویه حساب قدیمی شکل بگیرد جالب بود!
برخی از این می‌گفتند که در جلسات دادرسی میان بازرسان حراست و مدیر عامل باشگاه مس این گونه طرح شده است که این مقامات عنوان می‌کردند که به نوعی از جریانات مشکوک در نتایج تیم فوتبال مس مطمئن هستند اما این اطمینان را هم دارند که مقامات باشگاه مس در آن دخالت نداشتند و ماجرا از جای دیگری آب خورده است اما آن‌ها اسناد لازم برای اثبات این موضوع را در اختیار ندارند…
حالا اگر مقامات رسمی باشگاه مس اعلام کنند که برخی عوامل حاضر در تیم‌های آنان، این اقدامات را انجام داده‌اند، ضمن این‌که خود را تبرئه می‌کنند، این پرونده را نیز به نتیجه می‌رسانند که البته مدیران باشگاه مس صراحتا عنوان می‌کنند که اگر هم ماجرایی در تیم آن‌ها رخ داده که در حوزه‌ی کاری آن‌ها نبوده است، از آن مطلع نیستند و نمی‌توانند به صورت شبانه روزی عوامل تیم خود را تحت نظر بگیرند تا به نوعی از ادعای علیه عوامل تیم خود را تائید نکنند و این‌گونه بود که ماجرا با همان سندهایی که چندان هم قوی نبود به محرومیت مدیر عامل باشگاه مس و البته تبرئه کلی این باشگاه منتهی شود.
۱۰ـ پرونده‌ی ادعاهای طرح شده علیه باشگاه مس یکی از حاشیه‌سازترین ماجراهای فوتبال کشور در سال ۹۴ بود. ماجرایی که البته نکات پر ابهام آن همچنان در ذهن فوتبال و به خصوص کرمانی‌های فوتبال دوست باقی می‌ماند و شاید روزی جزئیات بیشتری از این ماجرای تلخ که گریبان کرمانی‌ها را گرفت؛ بیشتر باز شود.