در هنگام اختلافات زناشویی یارکشی نکنید
آوید نیوز: گاهی اوقات زن و شوهرها دچار اختلافات شدید خانوادگی شده و یا تصمیم به جدایی و طلاق میگیرند. در چنین حالتهایی از جمله کسانی که بیشترین آسیب و ضربه به آنها وارد میشود؛ فرزندان این خانوادهها هستند. ممکن است در این دعوا و اختلافات، پدر و یا مادر برنده شوند و به آنچه میخواهند برسند؛ اما مطمئنا بچهها بازنده هستند. به این دلیل که مشاجره و اختلافات شدید خانوادگی و تبدیل شدن فضای خانه به یک فضای برد و باخت و پر از دعوا و آشوب، به فرزندان احساس ناامنی شدید و بیپشتوانگی میدهد؛ آنها احساس میکنند والدینشان به جای حمایت از یکدیگر و شکل دادن یک محیط خانوادگی آرام و یکپارچه، در جهت تخریب یکدیگر و از هم پاشیدگی خانواده حرکت میکنند.
«هادی انجمشعاع» کارشناس ارشد روانشناسی در این خصوص میگوید: از والدین میخواهیم در این مواقع، به بچهها توجه بیشتری داشته باشند. بهترین حالت این است که کودکان مستقیم درگیر این اختلافات و تنشهای شدید خانوادگی نشوند. زیرا آگاهی مستقیم از این تنشها و اختلافات، احساس ناامنی بیشتری در آنها ایجاد میکند.
متاسفانه در بعضی از موارد زن و شوهرهایی که دچار اختلافات شدید خانوادگی یا مسالهی جدایی میشوند؛ نه تنها بچهها را به طور مستقیم در این اختلافات وارد و شریک میکنند بلکه از آنها برای برنده شدن خود در مقابل همسرانشان استفاده میکنند و به اصطلاح به نفع خود، «یارکشی» میکنند.
وی با بیان این که این کار بسیار اشتباه است و به روح و روان فرزندان آسیب میرساند؛ میافزاید: پدر و مادرها باید در چنین شرایطی، خود را جای فرزندان بگذارند تا بفهمند که آنها چه احساسی دارند. به عنوان مثال فرض کنید مادر برای حمایت از خود، پسر یا دخترش را علیه پدرش برمیانگیزد و او را تحریک به رویارویی با پدر و دفاع از خودش در برابر پدر میکند. پسر یا دختری که در چنین شرایطی قرار میگیرد، دچار یک تعارض شدید روانی میشود که بسیار تخریبکننده است. زیرا از طرفی اگر با مادر همکاری نکند؛ از حمایت او محروم میشود و از طرف دیگر اگر با او همکاری کند؛ علیه پشتوانهی دیگر خود یعنی پدرش بلند شده و انگار با دست خود در حال خنجر زدن به خود است. اینکه در چنین شرایطی کودک چگونه میتواند این تعارض را حل کند؛ موضوعی بسیار سخت و از توان او خارج است.
انجمشعاع ادامه میدهد: برای بچهها امکان حل این مساله به سادگی وجود ندارد و اگر هم بتوانند آن را حل کنند؛ با ضربه زدن به یکی از پشتوانههای خودشان خواهد بود. یعنی اگر با مادر همکاری کنند، به پدر خود ضربه میزنند و برعکس اگر با پدر خود علیه مادر متحد شده و با او همکاری کنند؛ به مادر خود ضربه میزنند. این نشان میدهد در این نوع نزاعهای خانوادگی، فرزند، بازنده است؛ هر چند که مادر یا پدر با کمک او، برندهی ماجرا شوند و مقصر ضربه زدن به فرزند، پدر و مادری هستند که یارکشی کردهاند.
این کارشناس ارشد روانشناسی، اثرات نامطلوب یارکشی والدین بر روی فرزندان را شامل موارد زیر میداند:
۱- داشتن احساس ناامنی شدید به واسطهی نداشتن پشتوانهی محکم
۲- ضعف در اعتماد به نفس به واسطهی نداشتن پشتوانه و تکیهگاه محکم
۳- احساس عدم اطمینان و رضایت از خود؛ زیرا در تخریب پشتوانهی خود مشارکت داشته است.
۴- شکلگیری شخصیت ضداجتماعی در چنین کودکانی؛ این کودکان در چنین مواقعی به این نتیجه میرسند که ذاتا اثر تخریبی دارند و موردهای مناسبی برای سوءاستفاده قرار گرفتن هستند. آنها به این باور میرسند که وقتی نزدیکترین و مطمئنترین افراد زندگیشان از آنها برای منافع خودشان و پیشبرد اهدافشان استفاده میکنند؛ پس ابزارهای سوءاستفادهی خوبی هستند و این باعث تخریب شخصیت و روحیهی آنها و بیاعتمادی شدیدشان نسبت به اطرافیان و نیز کل جامعه میشود. در نتیجه به شخصیتهای ضداجتماعی تبدیل میشوند تا هم ازاین طریق به قول خودشان جلوی سوءاستفادهی دیگران را بگیرند و هم انتقام خود را از جامعه و دیگران بگیرند. انتقامی که تخم نفرت آن را والدین ناآگاهانه در جریان اختلافات خانوادگی یا هنگام جدایی با یارکشی در دل کودک کاشتهاند.
انجمشعاع تصریح میکند: برخی والدین تصور میکنند به خاطر زحمتهایی که برای بچهها کشیدهاند؛ این قدر حق را بر گردن آنها دارند که در مقابل همسرشان (که پدر یا مادر فرزند است) از آنها حمایت و طرفداری کنند. اما هرچه قدر هم که حق با آنها باشد و همسرشان مقصر باشد؛ این یارکشی، طرفداری و حمایت، به روح و روان فرزندشان آسیب میرساند و گاهی تخم کینهای را در دل او میکارد که هرگز کسی نمیتواند آن را در بیاورد.
وی توصیه میکند: در این مواقع بحرانی، بهترین کار این است که از وارد کردن فرزندان در مشاجرهها و دعواهای خانوادگی و یارکشی کردن و حتی قضاوتهای بچهها در اختلافات ساده جلوگیری کرد. تاکید میشود حتی اگر بچهها خودشان به دلایلی مایل به دخالت و طرفداری از ما در مقابل همسرمان که پدر یا مادر فرزند است؛ هستند؛ جلوگیری کنیم و از آنها محترمانه و با مهر بخواهیم که چنین لطفی را در حق ما نکنند و احترام والدین خود را در هر شرایطی نگه دارند.
این کارشناس ارشد روانشناسی میگوید: والدین بدانند اگر چه کمک گرفتن از بچهها در این مواقع میتواند منافعی برای آنها داشته باشد؛ ولی به قیمت بسیار گزاف نابود کردن آیندهی فرزندانشان است. پس بهتر است در چنین مواقعی بهجای استفاده و یا بهتر بگوییم سوءاستفاده از بچهها، به آیندهی آنها فکر کنند و برای رفع و حل مشکلاتشان به افرادی که صلاحیت مشاوره و داوری و قضاوت بین آنها را دارند؛ مراجعه کنند.