به بهانهی ۲۰ خرداد، روز جهانی صنایع دستی
آوید نیوز: یک سوزن، دو سوزن، هزار و هزاران سوزن بر تن شالهای لاکی و سبز و سپید و آبی لاجوردی؛ با سرانگشتانی هنرمند و چشمانی دقیق و نگاهی صبور. این است حکایت «پته»، بافتهی زیبایی که نمونهی آنرا در هیچ کجای دنیا نمیتوان یافت. اصل و ریشهاش متعلق به کرمان است و خواهد بود. این رودوزی زیبا در گذشتههایی نهچندان دور، نه به عنوان یک صنایع دستی، بلکه به حکم سرمایهای قابل اعتنا، جهیزیهی دختران کرمانزمین بود. اگر سجاده، بقچه و مفشو، روبالشی، جای دستمالکاغذی، پرده، میانِ لحاف و سوزنی یا رومیزیِ عروس خانم از جنس پته بود، نشان از تمکن مالی و سطح بالای خانوادهشان داشت. همچنین در روز «چمدونبرون» هم رسم بود که لباس ماهداماد را داخل بقچهی پته میپیچیدند و به همراه سجادهای از همین جنس داخل چمدان میگذاشتند و به ایشان هدیه میدادند.
در گذشته، شال پته یا پارچهای که طرحهای متنوع سنتی را بر آن میکشیدند، بیشتر به رنگ لاکی و نارنجی بود. اما امروزه این پارچهی پشمین در رنگهای سبز، آبی، سپید هم عرضه میشود. هر چند شاید حوصلهای برای دوختن سوزنی و بقچه و پرده نباشد. لذا دختران و بانوان پتهدوز، هنر خود را صرف دوختن طرحهایی برای کیف و گل سر و عروسک میکنند. البته حق هم دارند. فروش یک روتختی از جنس پته همانقدر سخت و دشوار است که دوختن آن. ماهها وقت میبرد تا با هزاران سوزن زدن، نقشهای زیبا و دلانگیز روی روتختی نقش ببندد. اما قیمت نسبتاً بالای آن و وجود روتختیهای متنوع و به مراتب ارزانتر در بازار، مانع از فروش آسان آن میشود.
جدا از عوض شدن سلیقهی علاقمندان پته، چه دوزندگان، چه فروشندگان و چه خریداران، نوع پتهدوزی هم تغییر یافته. طرحهایی که در سالهای بسیار دور خلق میشدند از طرحهای کنونی، بسیار ظریفتر و هنرمندانهتر بودند. امروزه دوزندگانی که کمیت را فدای کیفیت کردهاند بازار دوختن پته را به خود اختصاص دادهاند. به طوریکه پتهشناسان حرفهای خیلی راحت نوع و کیفیت دوخت پته را تشخیص میدهند. شاید فروشندگان پته هم فروش پتههای اینچنینی برایشان راحتتر باشد. اما آنچه که مسلم است، باید به هر قیمتی این هنر خاص بانوان کرمانی را زنده نگه داشت. حتی اگر نماد درد و رنج بانوان کرمانی باشد.